پيام
+
[تلگرام]
#فرقان_سايبرے
سخن آخر
عده اي منتقدند که چرا دراين مدت ، اينهمه عليه کوروش حرف زديد و مطلب نوشتيد؟ دليلش چيست؟!
پاسخش کاملا واضح و روشن است
آنچه که اکنون در فضاي مجازي و در رسانه هاي اجتماعي توسط عده اي معلوم الحال تبليغ ميشود ، تصويري از کوروش و هخامنشيان حقيقي نيست ،
کوروش هم ، همانند ساير پادشاهان ايران زمين ، هم خدمات داشته و هم همانند ساير پادشاهان ، ظلم و جور و استبدادها داشته است.
همچنان که تاريخ ، نظرات گوناگون در خصوص اين پادشاه دارد و ماهم برحسب وظيفه ، گوشه اي از تاريخ را بازگو کرديم.
اما آنچه که ما در اين مبحث پاياني ميخواهيم به آن بپردازيم اين نيست که
"کوروش که بود و چه کرد "
اينها بحثها همه, در باره کوروش حقيقي است ; ولي ما دراين سخن ، درباره کوروشِ حقيقي صحبت نمي کنيم.
ما مي خواهيم اندکي ; از کساني صحبت کنيم که به قول نويسنده آزاده ايران زمين, مرحوم جلال آل احمد،در اين مملکت "کوروش بازي! " راه انداخته اند:
رضا خان و پسرش دم از کوروش و هخامنش زدند،اما حاصلش چه بود؟
در زمان رضاخان، ايران از شمال و جنوب و غرب،اشغال شد و شاه ديکتاتور، بدون شليک يک تير، تسليم شد و کشور را به اشغال و قحطي و گرسنگي سپرد. گويا شجاعت او تنها در ،برداشتن کلاه نمدي از سر روستاييان و کشيدن چادر از سر زنان بود!
در زمان محمد رضا , بحرين از ايران جدا شد و او هم که مي گفت: "کوروش تو بخواب که ما بيداريم" حتي يک اخم هم نتوانست بکند.
پس به ما حق بدهيد که کم کم به خاصيت کوروش شک بکنيم.
سي و هفت سال پيش، صدام به کشور ما حمله کرد.خرمشهر ما را اشغال کرد و آن را "محمره" ناميد؛آبادان را محاصره کرد و اسمش را به "عبادان" تغيير داد؛به اهواز نزديک شد و اسمش را"الاحواز" گذاشت و ...
آن موقع ،سينه چاکانِ کوروش کجا بودند که باپيشاني بندهاي :
- يا کوروش کبير
- يا داريوش
- يا هخامنش
با اين دشمنِ " تازي" که اتفاقا با عنوان
"سردار قادسيه" به مرزهاي ما حمله کرده بود،گلاويز شده "رستم وار " او را نقشِ زمين نمايند!
چرا ديده نشد کسي پشت لباس خاکي اش نوشته باشد:
"مسافر تيسفون"؟!
يا ديده نشد که يک نفر از دفاع کنندگان از اين خاک پاک، وسط ،ايستاده و دم گرفته باشد و بقيه هم با شور و حرارت پاسخ دهند:
"تيسفون تيسفون ما داريم مي آييم"!
آخر چرا؟
مگر اين دشمنِ تازي از همان سمت تيسفون نمي آمد؟و مگر تيسفون اين پاييتخت زمستاني پادشاهان کهن ايران ، که بعدها مدائن خوانده شد ؛در کنار بغداد قرار نداشت؟
پس چرا کسي براي رهايي آن تن به خطر نمي سپرد؟چرا کسي از آن به عنوان يک آرمان ،ياد نمي کرد؟
بله .هرچه ديده شد، از اين دست بود:
- پيشاني بند هاي يا زهرا و يا حسين
- نوشته و نقشِ "مسافر کربلا"
- نوحه ي با حرارتِ" کربلا کربلا ما داريم مي آييم".
پس سخن بر سر کوروش و شخصيت او
نيست.
ما از يک" کوروش مجازيِ" بي خاصيت سخن مي گوييم که با يادآوري حمله 1300سال پيش عرب هاي مسلمان به ايران، رگ گردنش متورم مي شود اما در برابر حمله 36سال پيش،ميدان را خالي کرده امروز هم اگر چنان شرايطي پديدآيد،همان گونه خواهد کرد !
کوروشي که اگر انگليس ،کشورش را اشغال کند و مردمش را از گرسنگي بکشد يا اگر آمريکا هواپيماي مسافر بري اش را بزند يا سکو هاي نفتي اش را بمباران کند يا ملتش را تحريم نمايد،مهرِ سکوت بر لب مي زند; ولي وقتي پاي اسلام در ميان باشد ، غيرت ايراني اش گل مي کند!
به راستي اگر مريض نيستيد چرا هميشه به يک طرف غش مي کنيد و رگِغيرت ايراني تان فقط براي کوبيدن مظاهر اسلام و تشيع متورم مي شود؟و اگر آلوده نيستيد ،چرا دشمنان اين ملت از شما حمايت مي کنند؟
اصلا چرا صداي اين کوروش از آن ورِ آب به گوش مي رسد؟
کلام آخر اينکه ؛با کوروش حقيقي کاري نداريم ، بحث آن جداست ، سخن بر سر اين است که ما از اين مدعيان شوکت و عظمت ايران باستان و بلغور کنندگان نام کوروش کبير،هنري مشاهده نکرده و به فرموده امام راحل(ره)از اين امام زاده(ملي گرايي)معجزه اي نديده ايم!
بر عکس،در اين کشور,تا بوده، از روحيه ديانت و مذهب, سلحشوري و شجاعت،پديد آمده است و اين آب و خاک با خون محبان علي و عاشقان حسين، در برابر تاخت و تازها حفظ شده است.
کانال #فرقان_سايبري
@Forqancybery
رهگذرم
96/8/16