حجاب از جمله سرمایه های ملی است؛ چون همان اراده ای که برای ملی شدن صنعت نفت صورت گرفت، دقیقاً همان اراده هم برای حفظ حجاب در زمان کشف حجاب رضاخان، از حجاب دفاع کرده و دست پلید دشمن را از ساحت حجاب کوتاه ساخت.
کسانی که امروز، حجاب را مختص به قشر خاص یا قوم خاص یا گروه خاصی می دانند، بدون شک به خطا رفته اند زیرا اراده و خاستگاه ملّی حجاب را حفظ کرد.
کارناوال ناکام رضاخان با همه اربابانش برای کشف حجاب در مقابل اراده ملی و آهنین مردم ایران منجر به شکست شد. در سال 1320هجری شمسی که رضاشاه ایران را ترک کرد تراژدی اجرای قانون کشف حجاب سریعاً فراموش شد و این پیروزی مردم با ارداه و خواست ملّی مصداق حدیث شریف که می فرماید: «یدالله مع الجماعه»[1] قرار گرفت.
در واقع، اتحاد و همبستگی مردم ایران باعث شکست و منزوی شدن این نقشه شوم گردید. اگر رضاخان پیروز شده بود، امروز اثری از حجاب در این مرز و بوم نبود. مردم با ایستادگی خود به قُلدر بودن رضاخان، اعتنایی نکردند و نشان دادند که بالاتر از سیاهی رنگ چادر، هیچ رنگی نیست و اگر کسی مقابل این خاستگاه مردم قرار بگیرد، محکوم به شکست خواهد بود.
در هفت سال کشف حجاب کسانی بودند که خود را در خانه زندانی کردند یا کسانی که به زور کشیده شدن چادر از سرشان دق کرده و جان دادند و کسانی که کتک ها خوردند و هزاران مصداق دیگر که همه و همه نشان از ارادهی ملی برای حفظ حجاب است، در جریان انقلاب اسلامی هم با ارادهی ملی حجاب، روحی دوباره گرفت.
یکی از موضوعاتی که راجع به حجاب ضرورت زیادی دارد، بررسی این دغدغه است که اصولاً بعد از طرح مباحث زیاد و کلیدی که در مورد حجاب شده است، چرا وضعیت حجاب رو به بهبود نیست؟ واقعاً عیب کار، کجاست که برخی مواقع، متاسّفانه شاهد آنیم که حجاب رنگ باخته و به راحتی برخی دست از این سرمایه ملی برمی دارند؟
شاید در کنار تبلیغ و برنامه ریزی و نوشتن کتاب و مقالات متعدد، چالش هایی در مورد حجاب هست که از آن، غافلیم و غفلت از آن، چونان ویروسی خطرناک، مانع تاثیرگذاری کارهای فرهنگی می گردد، هرچند که آب و نور کافی به گل های باغ برسد، ولی به آفت ها بی توجهی شود، هرگز گلستان شادابی نخواهد بود؛ در کنار تغذیه مناسب فکری توجه به آفت ها و چالش ها از درجه اهمیّت بالایی برخوردار است. اگر غفلت از آفت ها، بی اثر هست، پس ثمره کارهای فرهنگی چندین و چند ساله در مورد حجاب کجاست؟
نقل شده که شخصی چندین سال با زحمت زیاد، کار می کرد و بوسیله کشاورزی گندمی برداشت می کرد و در انبار می ریخت. امّا بعد از گذشت سالیان متمادی، هیچ وقت گندم او اضافه نمی شد و هرسال حاصل دسترنج خود را در انبار می ریخت، ولی اثری از پر شدن آن وجود نداشت.
بعد از بررسی های زیاد به این نتیجه رسید که از حکیم علت آن را جویا شود و جناب حکیم بعد از بررسی و تامل دقیق به کشاورز گفت: علت نقصان گندم شما آن سوراخ موش هایی است که در انبانتان وجود دارد و گندم را می بردند.
مولوی می گوید:
ما درین انبار گندم می کنیم گـــــــندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبارما حفره زده ست وَز فَن اش انـــــبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن وانــــگهان در جمع گندم جوش کن
گر نه موشی دزد در انبار ماست گنـدم اعمال چهل ساله کجاست؟
در موضوع حجاب هم همین مساله هست یعنی باید دید که چه موشها و آفاتی اعتقادات مربوط به حجاب را به چالش می کشند و کم رنگ می کنند؟ امروز خیلی از جاها فقر اطلاعاتی در مورد حجاب نیست، بلکه فقر فرهنگی وجود دارد؛ وقتی در مدرسه یا دانشگاهی، خانمی بخاطر پوشیدن چادر مورد تمسخر قرار گیرد، دیگر هرآنچه اعتقاد هم به حجاب داشته باشد اثر نخواهد کرد. یا در جایی دیگر که تسلط رسانه ها الگویی کذایی برای ذهن جوان پرداخته، تلاش های او برای همسو پنداری و الگو گیری، منجرّ به دست کشیدن از اعتقاداتش می گردد. و موارد متعدد دیگر که اگر بنا به نقل آنها باشد، مثنوی هفتاد من می گردد.
بدون شکّ اینها چالش های جدی در مورد حجاب و عفاف است هرچند برنامه ریزی های دقیق، در قالب کارهای فرهنگی راجع به حجاب صورت گیرد، غفلت از این چاله ها مانع تاثیر گذاری آنها خواهد بود.
-------------------------------
پینوشت:
1. نهج الفصاحة، ص 45.