سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که طمع را شعار خود گرداند خود را خرد نمایاند ، و آن که راز سختى خویش بر هر کس گشود ، خویشتن را خوار نمود . و آن که زبانش را بر خود فرمانروا ساخت خود را از بها بینداخت . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :176
بازدید دیروز :18
کل بازدید :321813
تعداد کل یاداشته ها : 352
103/9/5
8:49 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
کمیل دیده بان[439]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی کانون مسجد فاطمیه شهید یه پایگاه امام جعفر صادق شهیدیه دانشجو رضا صفری بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن سرباز ولایت گل باغ آشنایی کشکول چلچلی من نگارستان خیال ...تـــــــــــــــــــــــــــــا خــــــــــــــــــــــــــدا سورپرایز نگاهی نو به مشاوره سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام Mystery نزار تنها بمانم اسیرعشق چشمـــه ســـار رحمــت ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *|| کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب بهانه ـــــــ م . ج ـــــــــ سلحشوران حس لطیف من تنهایی......!!!!!! سارا احمدی ماتاآخرایستاده ایم وبلاگ گروهیِ تَیسیر صحبت دل ودیده ارمغان تنهایی * مالک * عکس های زیبا و دیدنی از دنیای پرندگان شهیدباکری میاندوآب سرزمین رویا دل نوشته فرمانده آسمانی من RASTI از هر در سخنی پلاک صفر ✘ Heart Blaugrana اسیرعشق farajbabaii ارواحنا فداک یا زینب مشکات نور الله Royapardazi جایی برای خنده وشادی و تفریح دهکده کوچک ما سامانه افزایش بازدید عی سی رنک اسرا عاشقانه شاپرکها زنگ تفریح 【∂Đιss ℓσνє ℓ گیاهان دارویی روستای اصفهانکلاته
بیست و اندی سال گذشته است و هنوز تنور گفتگو درباره‌ی مرتضی آوینی گرم مانده.

بحث درباره‌ی آوینی هنوز جریان دارد چون او یکی از جدی‌ترین افرادی بود که در یک دعوای بزرگ دهه شصتی، شب و روزش بحث و تحلیل و نگارش و مناظره بود.دهه شصت در ایران دهه‌ی تارکوفسکی بود و مطابق سلیقه‌ی مسئولین فرهنگی ما، نوع بخصوصی از سینما در آن دوره تبلیغ و ترویج می‌شد که روشنفکری غلیظ و بیرون زده‌ی دوره‌ی مدرنیسم را با رگه‌هایی از عرفان‌گرایی شرقی و نسبتاً اسلامی مخلوط کرده بود و نتیجه‌اش مثلاً می‌شد "نار و نی". تارکوفسکی که فیلم سازی روس و مغضوب دولت شوروی بود، در دهه‌ی شصت شمسی توسط رئیس وقت بنیاد فارابی و همینطور معاونت سینمایی وزارت فرهنگ، به شدت درکانون توجه فیلم‌سازان و نظریه پردازان سینمایی ایران قرار داده شد و البته چیزی که این مجوز را به آن‌ها می‌داد یک خوانش عرفانی و دینی از کارهای این فیلم ساز بود. اما از طرفی جماعت روشنفکران  چپگرای داخلی هم همین فرصت را غنیمت دانسته و برای تبلیغ ایده‌هایشان تارکوفسکی را که حالا ستایشش مجاز بود، به عنوان عَـلـَمی بالا بردند که می‌شد زیر آن گفتمان سوسیالیستی را تبلیغ  کرد. جالب اینجاست که تارکوفسکی به اصطلاح مطرود حکومت شوروی بود و به همین دلیل با وجود خارجی بودنش مقداری در فضای اول انقلابی آن سال‌ها موجه می‌شد، اما همین اپوزیسیونیست شوروی، تبدیل به کسی شد که نامش شکل پوششی برای تبلیغ چپ گرایی را به خود گرفت و خب، مسئولین وقت هم از او و سبک او حمایت می‌کردند .

سینمای تارکوفسکی را نمی‌شد یک سینمای مذهبی دانست بلکه او خودش یک انسان سنتی و طبعاً مقداری هم مذهبی بود. همچنین او ضدیت مشخصی با کمونیسم نداشت بلکه کمونیست‌های شوروی علیه فرمالیسم (که خواستگاه‌ اصلی آن هم روسیه بود) موضعی آشکار داشتند و سینمای این فیلم ساز هم به شدت فرم گرا بود. همین یکی دو فاکتور کوچک کافی بود تا عده‌ای تارکوفسکی را خیلی بزرگ کنند و از او "مبارز مذهبی!" علیه رژیم کمونیستی شوروری بسازند. اما وای از پیچیدگی‌های سیاست؛ مخصوصاً وقتی هنگامی که تنوره‌اش به رشته‌ی هنر بپیچد.کسانی که تارکوفسکی را با عنوان اپوزیسیون بلوک شرق عَلـَم کردند مشکل اصلی‌شان با سینمای بلوک غرب بود و با این تیر توانستند ادعای هَدْم دو نشان را سُـرنا کنند. در حالی که واقعیت چیز دیگری بود و سینمای ما با دور شدن از سینمای طبیعی آمریکا، به شدت داشت شمایل شرقی پیدا می‌کرد. در همین میان عده‌ای سربلند کردند و ابتدا در نشریه‌ی سروش و بعد در سوره، انتقادات تندی را علیه این جریان روشنفکرمسلک (به معنای چپ گرا و سوسیالیست آن) به راه انداختند. بابک احمدی داشت تارکوفسکی را قدّیس می‌کرد و در مقابل او کسانی گرد مرتضی آوینی جمع شدند که با وجود سوابق هنری و مطبوعاتی قابل توجهشان، به دلیل اینکه حرکت ‌آن‌ها خلاف جریان محسوب می‌شد، جایگاه خود را در نشریات آنروز نیز پیدا نکرده بودند. بابک احمدی خیلی خوب شوی اطلاعات عمومی راه می‌انداخت و در هر نـُطقی خرده معلومات شفاهی‌اش را به رخ حضار می‌کشید. او از این در و آن در حرف‌های پراکنده‌ی فراوانی می‌زد که ظاهراً به فلسفه ربط داشتند و همین صحبت‌ها عده‌ای تازه وارد را مقهور و مرعوب شخصیتش می‌کرد، اما از آن‌جا که اهل فن و فلسفه شناسان واقعی، حرف جدید و استخوان‌داری در این نـُطق‌ها و نوشته‌ها نمی‌دیدند، جبهه‌ای از سوی آن ها مقابل خرده فروشی احمدی و امثال او شکل گرفت که از کیهان تا کیان، طول افق‌ آن بود. کسانی که امروز با عناوین روشن‌فکران اصول‌گرا یا اصلاح‌طلب، آن‌ها را مقابل و رو در روی هم می شناسیم، آن روزها هم چالش‌هایی میان خود داشتند اما از سوی هر دو طرف، نقدهایی جدی به بابک احمدی وارد می‌شد که محوریت اکثریت‌شان قبل از رد و طرد نظریات این شخص، به کوچک شماری او بر‌می‌گشت، اما تمام این ها باعث نشد که احمدی نتواند نزد عده‌ای تازه وارد یا ناوارد، همچنان ژست والادانایی‌اش را حفظ کند و ماهنامه‌ی فیلم هم در این میان خیلی به  نفع جبهه چپ سوسیالیست و به نفع احمدی فعالیت کرد.احمدی با وجود انتقاداتی که از او می‌شد همچنان غول به نظر می‌رسید، چون آن انتقادات بین اهالی حرفه‌ای سیاست و فلسفه مطرح می‌شدند و هیچکدام راهی به اذهان سینمایی‌ها پیدا نمی‌کردند و البته این غول داشت تارکوفسکی را می‌پرستید. 
در مقابل این جریان، به هیچ وجه با مرتضی آوینی و گروه کم تعداد یاوران او هم مهربانی نشد. آوینی آن روزها اپوزیسیون به حساب می آمد و هم عصر با چند وزیر ارشاد که امروز از بیخ چپ تا منتهی الیه راست داخلی در پهنه‌ی سیاست ما فعالیت دارند، این مرد  و همراهانش آن‌قدر غریب مانده بودند که روزی برچسب زندیق و کافر به آن‌ها می‌خورد و روز دیگر نشریه‌شان در اداره‌ی ممیزی خمیر می‌شد. آوینی و دوستانش در مقابل تارکوفسکی و ساخاروف، کسانی مثل هیچکاک و فورد را در کانون توجه قرار دادند و البته برنامه‌ی آن‌ها معرفی 10فیلم ساز نرمال و همه پسند اما معناگرا و به دور از ابتذال بود که بیشتر از همین دو مورد در دایره‌ی عمر سید مرتضی نگنجید و آن راه نیمه تمام ماند.  بیست و اندی سال از تاریخ پرواز آوینی به بهشت گذشته اما هنوز بحث بر سر او و مواضعش داغ است. مقداری از این حرارت به زندگی کامران آوینی قبل از سید مرتضی شدنش بر می‌گردد یعنی وقتی که او به قول خودش سیبیل نیچه‌ای می‌گذاشت و ژست‌های انتلکت می‌گرفت. این چیزها برای کسانی که بار اول قضیه را می‌فهمند جالب است و سیر تحولی این مرد هم موضوع بحث خیلی‌هاست اما دلیل اصلی داغ ماندن نام آوینی همان دعوای دو جبهه‌ی طرفداران تارکوفسکی و دوستداران هیچکاک است که امروز سمبل‌های جدیدی پیدا کرده است. سینمای دهه شصت درخشش‌هایی داشت که امروزه مایه‌ی حسرت و رشک خیلی‌ها می‌شد اما دلیل این درخشش‌ها واژگون شدن کاسه‌ی مافیا در سینمای ایران، آن‌هم بر اثر انقلاب اسلامی بود که ورود تعدادی از استعدادهای تا به آن روز محروم مانده را باعث شد و آن انفجار هنری را نمی‌توان تنها به تدبیر مدیران دهه شصتی سینما نسبت داد. البته خیلی از موارد، مثل نظارت کیفی بر ساخت آثار، همزمان با تولید آن‌ها و بودجه‌های بالای سینمایی در دوران بحران اقتصادی بوجود آمده بر اثر جنگ، در کیفیت فیلم‌های دهه‌ی شصت بی تاثیر نبوده است، اما بعضی‌ها به غلط فکر می‌کنند که سینمای دهه‌ی شصت به دلیل تارکوفسکی وار بودن آن است که تلآلوهایی داشت در حالی که اگر از دیروز تا امروز، روند سینمای ایران را به طور تحلیلی بررسی کنیم کاملاً عکس این قضیه اثبات می‌شود. ما امروز در سینمایمان تنوع ژانر نداریم در حالی که اگر به سیاق امثال آوینی راه را پیموده بودیم، سینمای قصه گو داشتیم نه یک سینمای روشنفکرنما که اتفاقاً اخته و بی جرأت هم هست.
البته همین امروز هم کلی آوینی بین ما هست که هیچ کدامشان را تا وقتی شهید نشده باشند تحویل نمی‌گیریم. او هم اگر امروز زنده بود مثل دهه‌ی شصت و اوایل هفتاد، غریب بود، حزب‌اللهی ها به او می‌گفتند روشنفکر و روشنفکرها حزب اللهی‌اش لقب می‌دادند (البته منظور، حزب اللهی‌ها و روشنفکران واقعی نیست) و حق‌طلبی او و نایستادن زیر تابلوی هیچ گروه و دسته‌ای باعث می‌شد که از همه جا مورد هجمه قرار بگیرد.
اما حالا او شهید شده و همه می‌روند تا سر مزارش عکس یادگاری بگیرند درحالی که کلی مرتضای حق طلب و مظلوم، در جامعه‌ی امروز ما هست که ازشان غافلیم.
یادداشت از: میلاد جلیل زاده

  
  
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با «پوچ» خواندن اتهامات مطرح شده علیه خبرنگار روزنامه واشینگتن پست اعلام کرد پرونده رضاییان به مذاکرات هسته‌ای با ایران ارتباطی ندارد.

به نقل ازپایگاه اینترنتی وزارت خارجه آمریکا، «ماری هارف» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در کنفرانس خبری خود گفت: «ما هنوز از بیانیه رسمی مسئولان قضایی ایران مطلع نیستیم. ما این گزارش‌ها را البته از وکیل وی و دیگران دیده‌ایم که وی به اتهام جاسوسی و دیگر جرایم امنیتی متهم شده است. اگر این گزارش‌ها درست باشد، این اتهامات همانطور که قبلا نیز گفته‌ایم، به وضوح پوچ است. وی باید فورا آزاد شود.»
وی افزود: این مسئله و مذاکرات موضوعات کاملا جدا از هم هستند. این موضوع موجب نمی‌شود که ما نخواهیم موضوع هسته‌ای را به صورت دیپلماتیک حل کنیم.

94/2/1::: 9:51 ص
نظر()
  
  
پرینترهای 3 بعدی اینبار برای تولید نسل جدید سرنگهای تزریق داروی بدون درد مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

 کارشناسان برای افرادی که از تزریق آمپول می‌ترسند یک دستگاه جدید و منحصر بفرد ابداع کرده‌اند که در عرض 60 ثانیه می‌تواند تمامی داروی مورد نیاز را به پوست تزریق کند. گفتنی است، این دستگاه توسط پرینتر 3 بعدی طراحی شده است و تولید یک واکنش شیمیایی سریع برای خنک نگه داشتن پوست بیمار در طی زمان تزریق یعنی در عرض 60 ثانیه می‌کند. بررسی‌ها نشان می‌دهند، قیمت این آمپول منحصر بفرد تنها 2 دلار است و می‌تواند به میلیون فرد که از تزریق آمپول می‌ترسند کمک فراوان کند. این اختراع توسط یک تیم از دانشجویان دانشگاه رایس در هوستون صورت گرفته است. از مزایای استفاده از این دستگاه به هنگام تزریق می توان به بی حسی و کاهش احساس درد را نام برد. علاوه بر آن در این شیوه تزریق بیمار دچار عفونت نیز نخواهد شد. مواد شیمیایی استفاده شده در این دستگاه نیترات آمونیوم و آب است که از یک محفظه در مجاورت پوست قرار می‌گیرند تا مانع از بروز احساس درد و فعال شدن سیستم عصبی بدن شوند. کارشناسان استفاده از این وسیله را بویژه برای سالمندان و کودکان مفید می‌دانند. سازندگان این دستگاه در نظر دارند از آن برای موارد کاربردی دیگر مانند سوراخ کردن گوش و یا حتی انجام خالکوبی در آینده استفاده کنند.

 


  
  
سخنگوی کاخ سفید در اظهاراتی اعلام کرد: تحریم‌های ایران بلافاصله پس از توافق لغو نخواهد شد؛ بلکه جامعه بین المللی در عوض پایبندی ایران به تعهداتش، تخفیف مرحله‌ای تحریم‌ها را آغاز خواهد کرد.

 به نقل از پایگاه اینترنتی کاخ سفید: سخنگوی کاخ سفید در کنفرانس خبری خود گفت: درخواست وزیر امور خارجه ایران برای حل دیپلماتیک اوضاع یمن اندکی «طعنه آمیز» است.
جاش ارنست در پاسخ به سوالی درباره پیشنهاد وزیر خارجه ایران درباره یمن در روزنامه نیویورک تایمز گفت: یک عنصر در پیشنهاد است که ما می‌توانیم با آن موافقت کنیم و آن این است که اوضاع در یمن باید به صورت دیپلماتیک حل شود.
وی مدعی شد: «یکی از نگرانی‌هایی که ما درباره رفتار ایران داریم درباره تاثیر آن‌ها در برهم زدن ثبات در سراسر منطقه است.»
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با مطرح کردن ادعایی تکراری اعلام کرد: «حقیقت این است که آن‌ها (ایرانیان) به تامین تسلیحات برای نیروهای انصار الله و حمایت از آن‌ها در یمن ادامه می‌دهند. بنابراین اندکی طعنه آمیز است که وزیر امور خارجه ایران خواستار حل دیپلماتیک اوضاع شده است و این در حالی است که همزمان کشورش به تامین تسلیحات یک طرف در این مناقشه ادامه می‌دهد.»
جاش ارنست درباره گفتگوهای رئیس جمهور آمریکا و ولیعهد امارات درباره ایران گفت: ما پس از پایان دیدار می‌توانیم جزییات بیشتری را بیان کنیم. رئیس جمهور با وی درباره موضوعات امنیتی منطقه‌ای از جمله تلاش جامعه بین المللی برای دنبال کردن دیپلماسی جهت جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای گفتگو خواهد کرد.
این موضوع مسلما موجب نگرانی بسیار کشوری نظیر امارات است.
سخنگوی کاخ سفید درباره اتهامات جیسون رضائیان گفت: آمریکا هنوز درباره هیچ بیانیه رسمی از طرف هیچ یک از مقامات قضایی ایران اطلاعی ندارد.
وی افزود: «ما گزارش‌هایی را دیده‌ایم که در آن‌ها گفته شده است جیسون رضائیان شهروند آمریکایی به جاسوسی و دیگر اتهامات مربوط به مسائل امنیتی متهم شده است. اگر این گزارش‌ها درست باشد، این اتهامات "پوچ" است و باید فورا رفع گردد و جیسون باید فوراً آزاد شود.»
وی در ادامه مدعی شد: «ما همچنان درباره حمایت ایران از تروریسم و لحن اخیر حاکمیت ایران که متحد نزدیک ما در منطقه یعنی اسرائیل را تهدید می‌کند، نگران هستیم.»
سخنگوی کاخ سفید همچنین اعلام کرد: تحریم‌ها بلافاصله پس از توافق با ایران تخفیف نخواهد یافت.
ارنست گفت: «ما بر همکاری ایران با سرزده‌ترین بازرسی‌ها که تاکنون بر برنامه هسته‌ای هیچ کشوری اعمال نشده است، تاکید خواهیم کرد. جامعه بین المللی و آمریکا در عوض گام‌هایی که ایران برخواهد داشت (این گام‌ها در توافق قید خواهد شد)، گام‌هایی برای تخفیف مرحله‌ای تحریم‌ها برخواهند داشت. معنایی نخواهد داشت درست پس از توافق ایران، همه تحریم‌های آن‌ها لغو شود.»

  
  
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای روایتی از عیادت ایشان از والدین شهدا در بخش آی.سی.یو بیمارستان خاتم الانبیا (ص) را منتشر کرد.
روایتی از حضور رهبر معظم انقلاب در بیمارستان خاتم الانبیا(ص)
 پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای روایتی از عیادت رهبر معظم انقلاب اسلامی از والدین شهدا در بخش آی.سی.یو بیمارستان خاتم الانبیا(ص) را در سالروز این حضور به نقل از مدیر بیمارستان منتشر کرد.
دکتر پیرحسین کولیوند در این روایت در این باره نوشت: ساعت شش و نیم عصر پنج شنبه بود که مطلع شدیم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سرزده و بدون اطلاع قبلی به بیمارستان خاتم‌الأنبیاء(ص) تشریف آورده‌اند. ایشان در بخش آی.سی.یو حضور یافتند و در ابتدا با حضرت آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی ملاقات کردند.

سپس به عیادت بیمارانی که در بخش آی.سی.یوی ویژه والدین شهدا بستری بودند، رفتند و با آن ها گفت‌وگو کردند، در نهایت مجددا دقایقی از آیت‌الله طاهری عیادت کردند و با دعای خیر برای کارکنان و پرستاران و دیگر عوامل، بیمارستان را ترک کردند.
**عیادت از آیت‌الله طاهری خرم آبادی
وقتی که حضرت آقا تشریف آوردند، آیت‌الله طاهری هوشیاریشان خیلی بالا نبود و در ابتدا متوجه حضور رهبر انقلاب نشدند. آقا آمدند کنار تخت و دست نوازش به سر و صورت آقای طاهری کشیدند و سلام کردند. دو فرزند آیت‌الله طاهری خرم آبادی هم در بیمارستان حضور داشتند و در مورد وضعیت آقای طاهری با رهبر انقلاب صحبت کردند.

حضرت آقا از فرزند آقای طاهری پرسیدند چند روز است که ایشان به این وضعیت هستند و چطور شد که این اتفاق افتاد.، آقازاده آقای طاهری هم از وضعیت درمانی پدرشان گزارش مختصری ارائه کرد؛ بعد از این که رهبر انقلاب چند دقیقه‌ای در کنار تخت آیت‌الله طاهری با فرزندان ایشان صحبت کردند، فرمودند که ما یک سری هم به بقیه بیمارانی که در این بخش بستری هستند می زنیم و دوباره برمی‌گردیم این جا.
بعد از این که حضرت آقا به دیدار والدین شهدای بستری در آی.سی.یو رفتند و سپس دوباره به بالای سر آیت‌الله طاهری بازگشتند، آقای طاهری کاملا چشم‌هایشان را باز کرده بودند و متوجه حضور حضرت آقا شدند. آقا هم دوباره سلام و احوال پرسی کرده و برای ایشان آرزوی شفا کردند.
**ماجرای تاسیس آی.سی.یو ویژه والدین شهدا
سه سال پیش بود که حدود نیمه شب پدر شهیدی را به اورژانس آوردند که به تخت خالی احتیاج داشت و باید در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌شد. اما ما حتی تخت عادی خالی هم نداشتیم. با همکارانم در دیگر بیمارستان‌ها تماس گرفتم و بالاخره یک جای خالی در آی.سی.یوی یکی از بیمارستان‌ها هماهنگ شد. به آن‌ها گفتم که شما به فلان بیمارستان بروید و فردا که در اینجا تخت آی.سی.یو خالی شد من هماهنگ می‌کنم که با آمبولانس به این بیمارستان بیایید.
فردا صبح تخت خالی شد و من تماس گرفتم که آن پدر شهید عزیز برگردد ولی با خبر شدم که متاسفانه به رحمت خدا رفته است. این ماجرا ما را تحت تاثیر قرار داد. در آن زمان در این طبقه آی.سی.یو فعلی قرار بود که تالار همایش ساخته شود. این تصمیم را تغییر دادیم و بنا گذاشتیم یک بخش مراقبت‌های ویژه مجهز ایجاد کنیم و فقط و فقط آن را به والدین شهدا اختصاص دهیم.
ما مدیون این بزرگواران هستیم و حتی اگر جان‌مان را هم بگذاریم در این زمینه کم گذاشته‌ایم و نباید این‌ها دغدغه های این چنینی داشته باشند؛ لذا ما به سرعت این بخش را ایجاد و از نظر تجهیزات، فضا، پرسنل و پزشک بهترین‌ها را انتخاب کردیم و الحمدلله جواب هم گرفتیم. روز ولادت حضرت رسول اعظم صلوات‌الله علیه وآله هم این بخش افتتاح شد.
هم اکنون این بخش یکی از بزرگترین بخش‌های آی.سی.یو یا مراقبت‌های ویژه منطقه است و از نظر تجهیزات و امکانات و نوع بیماران، که همه خانواده شهید هستند تقریبا در منطقه منحصر به فرد است و امیدواریم این نوع خدمت رسانی به والدین شهدا، الگویی شود برای دیگر مراکز خدمات درمانی در سطح کشور.
من حس می‌کنم این آی.سی.یو به خاطر حضور این همه پدر و مادر شهید قطعه‌ای از بهشت است.
**ملاقات با والدین شهدا
روز پنج شنبه، 33 نفر از والدین شهدا در این بخش مراقبت‌های ویژه مغزی بستری بودند که حضرت آقا در کنار تخت تک تک این عزیزان حاضر شدند و با آنها ملاقات کردند. به دلیل مشکلات مغزی این بیماران، عده‌ای از آن‌ها بی هوش بودند و آن هایی که تقریبا بیدار بودند با حضرت آقا گفت وگوی مختصری انجام می‌دادند. حضرت آقا دست نوازش به سر این عزیزان می‌کشیدند و یاد و خاطره شهدایشان را گرامی می‌داشتند و دعا می‌کردند که «ان‌شاالله خداوند، شهید شما را با پیغمبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله محشور کند». برخی از بیمارانی هم که به دلیل قرارداشتن دستگاه تنفس مصنوعی در دهانشان نمی توانستند صحبت کنند، با اشاره، به سخنان رهبر انقلاب پاسخ می‌دادند.
وقتی پرستاران هر تخت بیماری را معرفی می‌کردند و حضرت آقا متوجه می‌شدند که آن بیمار دو شهید در راه خدا تقدیم کرده است با محبت بیشتری با آن ها احوال پرسی می‌کردند و لحظات بیشتری در کنار آن ها بودند.
یکی از بیماران، پدر دو شهید بود که از حضرت آقا بسیار تشکر کرد و خوشامد گفت. اشک شوق از چشمانش جاری شده بود و عرض کرد «آقای خامنهای من رو دعا کنید». حضرت آقا هم فرمودند که ما شما را دعا می کنیم، شما هم ما را دعا کنید.
**ارائه گزارش به رهبر انقلاب درباره وضعیت بیمارستان و رویایی درباره شهدا
در هنگام ملاقات گزارش کوتاهی از وضعیت رسیدگی به والدین شهدا در آی.سی.یو، وضعیت تخصصی بیمارستان و فعالیت‌های جانبی فرهنگی برای بیماران را خدمت رهبر انقلاب ارائه کردم.
به ایشان عرض کردم که من قبل ازعید داشتم از آی.سی.یوی والدین شهدا بازدید می‌کردم، دیدم که همکاران دارند یکی از والدین شهدا را حمام می‌کنند (پرستاران عزیز این بیماران را هر دو - سه روز یک بار حمام می‌کنند.) وقتی این صحنه را دیدم خیلی خوشحال شدم که پرستاران ما این گونه مومنانه وظایفشان را انجام می‌دهند. شب خواب دیدم که دارم بخش را بازدید می‌کنم در حالی که شهدا کنار تخت والدین شان ایستاده‌اند و نظاره گر زحمت پرستارانند. 
طوری به ما نگاه می‌کردند که انگار هم دیگر را می‎‌شناختیم. ما با شهدا سلام و احوالپرسی کردیم و آن ها هم با ما مصافحه کردند و دست دادند طوری که در همان عالم رویا، گرمای دستشان را حس می‌کردیم. یکی از این شهدایی که کنار تخت ایستاده بود، رو کرد به من و گفت دستتان درد نکند، شما خیلی زحمت ما را می‌کشید. بنده وقتی این رویا و زحمات پرستاران متعهد بیمارستان را خدمت آقا تعریف کردم، ایشان فرمودند «خوش به سعادت شما، واقعیت هم همین است» بعد هم پرستاران را چندبار دعا کردند. 
**توفیق بزرگ
«خداوند شما را موفق بدارد، خدمت به این عزیزانی که اینجا هستند توفیق بزرگی است از سوی خدا»؛ رهبر انقلاب این دو جمله را هنگامی که ملاقاتشان از والدین شهدا و آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی به پایان رسید، خطاب به مسئولان بیمارستان که آن جا حضور داشتند، بیاناتی فرمودند و حوالی غروب بود که بیمارستان را ترک کردند.

  
  
<   <<   11   12