سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آفریده را فرمان بردن نشاید آنجا که نافرمانى آفریننده لازم آید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :553
بازدید دیروز :18
کل بازدید :322190
تعداد کل یاداشته ها : 352
103/9/5
6:22 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
کمیل دیده بان[439]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی کانون مسجد فاطمیه شهید یه پایگاه امام جعفر صادق شهیدیه دانشجو رضا صفری بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن سرباز ولایت گل باغ آشنایی کشکول چلچلی من نگارستان خیال ...تـــــــــــــــــــــــــــــا خــــــــــــــــــــــــــدا سورپرایز نگاهی نو به مشاوره سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام Mystery نزار تنها بمانم اسیرعشق چشمـــه ســـار رحمــت ||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *|| کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب بهانه ـــــــ م . ج ـــــــــ سلحشوران حس لطیف من تنهایی......!!!!!! سارا احمدی ماتاآخرایستاده ایم وبلاگ گروهیِ تَیسیر صحبت دل ودیده ارمغان تنهایی * مالک * عکس های زیبا و دیدنی از دنیای پرندگان شهیدباکری میاندوآب سرزمین رویا دل نوشته فرمانده آسمانی من RASTI از هر در سخنی پلاک صفر ✘ Heart Blaugrana اسیرعشق farajbabaii ارواحنا فداک یا زینب مشکات نور الله Royapardazi جایی برای خنده وشادی و تفریح دهکده کوچک ما سامانه افزایش بازدید عی سی رنک اسرا عاشقانه شاپرکها زنگ تفریح 【∂Đιss ℓσνє ℓ گیاهان دارویی روستای اصفهانکلاته

 

«آفتاب در حجاب»عنوان شرحی داستان وار از زندگی و رنج های بانوی کربلا است که سید مهدی شجاعی آن را به رشته تحریر در آورده است.
تبحر شجاعی در داستان پردازی بر کسانی که مروری بر نوشته‌های او داشته‌اند مخفی نیست، او در این نوشتار، این چیره‌گی‌اش را با چاشنی وقایع تاریخی و مستند در آمیخته تا ما‌حصل آن، واگویه‌ای زیبا و روان و مستند از رنجهای زینب کبری باشد. در این کتاب، آفتاب در هجده پرتو، بر خوانندگان نور می‌افشاند و در هر پرتو، صحنه‌هایی از زندگی واقعی بانویی استوار را نمایان می‌کند. برای فرزندان شیعه، «آفتاب در حجاب» قصه‌ای تازه، ناخوانده و ناشنیده نیست. آن‌چه خواننده را بدون وقفه و تا پایان، پای کتاب می نشاند، روایتی است متفاوت که نویسنده از روزنه‌ای تازه بر آن نظر افکنده و پیش روی خواننده نهاده است. هر آن‌چه شجاعی نگاشته، بیانی نو و متفاوت از روایاتی مستند است که در مقتل‌ها، تواریخ، مناقب و مستندات گوناگون معتبر از وقایع کربلا و عاشورای 61 هجری و اندکی پیش و پس از آن، چشمان تاریخ نظاره‌گر آن بوده است؛ از تاریخ طبری گرفته تا نفس المهموم ، مناقب ابن شهرآشوب و….
در بخشی خواندنی از این کتاب چنین می خوانیم:
«سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه ی وجود گذاشتی ای نفر ششم پنج تن!
بیش از هرکس،حسین از آمدنت خوشحال شد.دوید به سوی پدر و با خوشحالی فریاد کشید:«پدر جان! پدر جان!خدا یک خواهر به من داده است!»
زهرای مرضیه گفت:«علی جان!اسم دخترمان را چه بگذاریم؟»
حضرت مرتضی پاسخ داد:«نامگذاری فرزندانمان شایسته ی پدر شماست.من سبقت نمی گیرم از پیامبر در نامگذاری این دختر.»
پیامبر در سفر بود.وقتی که بازگشت،یک راست به خانه ی زهرا وارد شد،حتی بیش از ستردن گرد و غبار سفر،از دست و پا و صورت وسر.
پدر و مادرت گفتند که برای نامگذاری عزیزمان چشم انتظار بازگشت شما بوده ایم.
پیامبر تو را چون جان شیرین ، در آغوش فشرد،بر گوشه ی لبهای خندانت بوسه زد و گفت:«نامگذاری این عزیز ، کار خود خداست.من چشم انتظار اسم آسمانی او می مانم.»
بلافاصله جبریل آمد و در حالیکه اشک در چشم هایش حلقه زدبود،اسم زینب را برای تو از آسمان آورد،ای زینب پدر،ای درخت زیبای معطّر!
پیامبر از جبرئیل سوال کردکه دلیل این غصّه گریه چیست؟!
جبرئیل عرضه داشت:«همه ی عمر در اندوه این دختر می گریم که در همه ی عمر جز مصیبت و اندوه نخواهد دید.»
پیامبر گریست.زهرا و علی گریستند.دو برادرت حسن وحسین گریه کردند و تو هم بغض کردی و لب بر چیدی.
درست همانجا که گمان می بری انتهای وادی مصیبت است،آغاز مصیبت تازه ای است.
مگر نه بچه ها در محاصره ی دشمن اند؟مگر نه اسب و خود و سپر و شمشیر و نیزه و قساوت،مشتی زن و کودک را در محاصره گرفته؟مگر نه آفتاب عصر،همچنان به قوت ظهر بر سر خاک ،آتش می ریزد؟اصلا مگر نه هر داغدار و مصیبت دیده ای به دنبال سر پناهی می گردد،به دنبال گوشه ای،دیواری،سایه ای تا غم خویش را در بغل بگیرد و با غم خویش سر کند؟
پس این خیمه ها فرصت مغتنمی است که بچه ها را در سایه سار آن پناه دهی و به التیام درد هایشان بنشینی.
اما هنوز این اندیشه ات را تمام وکمال،به انجام نرسانده ای که ناگهان صدای طبل و دهل،صدای فریادو هلهله،صدای سم اسبان و بوی دود،دود و آتش و مشعل در روز ،دلت را فرو می ریزد وتن بچه های کوچک داغدیده را می لرزاند...
چه غروب دلگیری!
دلگیر باد از این پس تمام غروبهای عالم!
تو هم چشمهایت راببند خورشید!که پس از حسین،در دنیا چیزی برای دیدن وجود ندارد.دنیایی که حضور حسین را در خود بر نمی تابد،دیدنی نیست.
اما اکنون ناگهان صیحه توست که سینه ی آسمان را می شکافد.انگار مصیبت تو تازه آغاز شده است.
همه ی کربلا و کوفه و شام،یک طرف،و این خرابه یک طرف.
همه ی غم ها و درد ها و غصّه ها یک طرف و غم رقیه یک طرف .
کتاب «آفتاب در حجاب» تا کنون بارها توسط انتشارات نیستان تجدیدی چاپ شده است.


  
  

دارنده مدال نقره رقابت‌های سنگ‌نوردی ایالتی کانادا می‌گوید حضورش در این رقابت‌ها آن هم با حجاب اسلامی سبب جلب توجه حاضرین شده بود.

 فرناز اسماعیل‌زاده در مورد کسب مدال نقره در مسابقات ایالتی کانادا اظهار کرد: پس از دو هفته تمرین سنگین در کانادا و بر روی دیواره شهر ویکتوریا به آمادگی مناسبی دست پیدا کردم و خوشبختانه در این رقابت‌ها به مدال نقره رسیدم. او ادامه داد: در دو رشته لید و سرعت در این رقابت‌ها حضور پیدا کردم که خوشبختانه در رشته لید به مرحله دوم راه پیدا کردم و در رشته سرعت نیز توانستم با ثبت زمان 9 ثانیه و 2 دهم ثانیه به مدال نقره دست پیدا کنم. بانوی سنگ نورد ایران که در رقابت با سنگ نوردانی از کشورهای کانادا، آمریکا، استرالیا و... به این مدال دست یافته به حضورش با حجاب اسلامی در این رقابت‌ها اشاره کرد و گفت: حضورم با حجاب اسلامی در این رقابت‌ها برای بسیاری قابل توجه بود و این موضوع نشان داد که با حجاب اسلامی نیز می‌توان به افتخار ورزشی دست یافت. اسماعیل‌زاده در پایان خاطر نشان کرد: در مدت زمان باقی مانده تا کاپ جهانی نیز تمام تلاش خود را به کار می‌بندم تا به سطم مطلوبی از آمادگی دست پیدا کنم و بتوانم نتیجه مناسبی بگیرم. لازم به ذکر است فرناز اسماعیل‌زاده در جریان رقابت‌های سنگ نوردی کانادا (SCBC) موفق شد در رشته سرعت به مدال نقره دست پیدا کند.اسماعیل‌زاده در این رقابت‌ها موفق به شکستن رکورد خود و البته رکورد بانوان ایران شد.


  
  

 

از دوران کودکی معمولا به افراد درس‌های مختلفی از جمله تاریخ، علوم و ریاضی آموزش داده می‌شود، اما آموزش‌هایی مانند شناسایی احساسات یا مقابله‌ با آن‌ها از دوران کودکی به کودکان یاد داده نمی‌شود. این مهارت‌ها می‌توانند با ارزش باشند، اما متاسفانه در نظام آموزشی تدریس نمی‌شوند. در این مقاله با هوش هیجانی یا Emotional Intelligent آشنا می‌شویم.

اندازه گیری هوش هیجانی موضوعی نسبتا جدید در زمینه‌ی روان‌شناسی است و برای اولین بار در اواسط دهه‌ی 80 میلادی کشف شده است. چندین مدل در زمینه‌ی هوش هیجانی در حال توسعه است، اما در این مقاله تنها به بررسی «مدل مختلط» از این شاخه‌ی روان‌شناسی که توسط روان‌شناس برجسته دنیل گلمن توسعه داده شده، خواهیم پرداخت. مدل مختلط دارای پنج مهارت مهم و کلیدی است:

خود آگاهی: این مهارت در واقع شناخت هیجان‌های خود است؛ یعنی آگاهی از احساسات خود که شامل یک ارزیابی دقیق از زمانی است که فرد در چه زمانی به چه کمک‌ها و عواطفی نیاز دارد.
خودگردانی: این مهارت به عنوان کنترل هیجان‌های خود شناخته می‌شود که باید فرد دارای مهارت کنترل و اداره هیجان‌ها، مناسب و بجا بودن آن‌ها در هر موقعیت و مدیریت هیجان‌ها باشد. در این مهارت فرد باید هیجان‌های خود را به گونه‌ای مدیریت کند که باعث ایجاد اختلاف نبوده و آرامش را در بحث و جدال‌ها حفظ کرده و همچنین از فعالیت‌های ترحم و وحشت اجتناب کند.
خود انگیزشی: این مهارت نیز در واقع برانگیختن و به هیجان آوردن خود است؛ یعنی استفاده از هیجان‌ها برای هدفی خاص، تمرکز و توجه، ایجاد انگیزه در خود و تسلط بر خویشتن و خلاقیت است. در مدل گلمن این مهارت باید شامل رضایت، کنجکاوی و توجه باشد.
همدلی: در حالی که سه مهارت قبلی در خصوص تعامل فرد با خود بود، این مهارت درباره‌ی تعامل فرد با دیگران است. در این مرحله فرد باید دارای مهارت شناخت هیجان‌های دیگران، توانایی همدلی و یگانگی با دیگران باشد.
مهارت‌های اجتماعی: این دسته شامل استفاده از همدلی و همچنین مذاکره با نیازهای دیگران است؛ در این مهارت فرد باید بتواند روابط خود با دیگران و هیجان‌های آن‌ها را تنظیم کند.
خود آگاهی
قبل از انجام هر کاری ابتدا باید احساسات خود را بشناسیم. بهبود خود آگاهی اولین قدم برای شناسایی مشکلات پیرامون هر فرد است. در زیر لیستی از مواردی که باعث بهبود مهارت خود آگاهی می‌شود آمده است:

یادداشت کردن احساسات: همواره توصیه می‌شود که یک یادداشت کلی از احساسات داشته باشیم. در پایان هر روز، هر آنچه که برایتان اتفاق افتاده، احساس کرده‌ و واکنش خود در برابر آن‌ها را یادداشت کنید. به طور مکرر این یادداشت‌ها را بررسی کرده و نکات مهم و برجسته‌ی آن‌ها را جداگانه مشخص کنید.

پرسیدن نظرات دیگران: همان طور که قبلا در خصوص درک خود صحبت کردیم، پرسیدن نظرات دیگران برای مهارت خود آگاهی می‌تواند مفید واقع شود. سعی کنید از افرادی که شناخت بهتری از نقاط قوت و ضعف شما دارند پرسش کنید. هر نظر و حرفی که گفتند را یادداشت کرده و نظرات افراد مختلف را باهم مقایسه کنید، در آخر نظرات مهم را مشخص کنید. چیزی که مهم است اصلا با نظرات دیگران بحث و جدال نکنید، حتی ممکن است نظرات دیگران درست نباشد، شما فقط تلاش می‌کنید که ادراک دیگران از خودتان را سنجیده و بررسی کنید.

مدیتیشن: زمانی که ما دارای قابلیت کنترل و آرام کردن احساسات نیستیم، می‌توانیم از قابلیت کنترل احساسات یا عادت کردن به آن‌ها استفاده کنیم. دفعه‌ی بعدی که یک واکنش احساسی را نسبت به کسی داشتید، سعی کنید قبل از واکنش مکث کنید. همچنین می‌توانید به همین منظور از مدیتیشن برای کاهش واکنش سریع مغز به احساسات استفاده کنید.

اگر تا به حال تمرینات خود آگاهی را انجام نداده‌اید، موارد پیشنهاد داده شده می‌توانند شما را در این راه همراهی و کمک کنند. یک استراتژی دیگر به همین منظور استفاده از پیاده‌روی است؛ می‌توانید به پیاده‌روی‌های طولانی رفته و در طول راه عواملی را که باعث مزاحمت و ناراحتی شما می‌شود با خود بررسی کنید. نگرش و تصورات دیگران از شما نیز می‌تواند به یافتن این موارد کمک کرده و دید جدیدی از خود را ارائه می‌دهد. مهم‌ترین عامل در این زمینه بررسی مهارت‌های خود به جای تمرکز به عوامل خارجی و محیط است.

خودگردانی
زمانی که شناخت دقیقی از احساسات خود به دست آوردید، می‌توانید به کنترل آن‌ها اقدام کنید. مهارت خودگردانی مناسب، عبارت است از کنترل عوامل احساسات خود، عوامل بیرونی و واکنش‌ها و انجام بهترین رفتار ممکن. یکی از راه‌های کلیدی و مهم برای مدیریت احساسات خود، تغییر روش حس کردن است؛ ممکن است این توصیه‌ی قدیمی را شنیده باشید که حین عصبانیت تا 10 بشمارید، یا با کسی که مشکلات بسیاری دارد و افسرده است صحبت کنید؛ اگرچه این توصیه کمی تلخ و ناگوار است اما در برخی شرایط پیشنهاد داده می‌شود. به هر حال وارد کردن یک تکان به بدن خود یا ایجاد تغییر در نحوه‌ی حس کردن و واکنش می‌تواند بسیار سازنده باشد. اگر احساس کرخی و بی‌حالی دارید ورزش کنید؛ اگر در شرایط احساسی شدیدی قرار گرفته‌اید سیلی یا ضربه‌ی محکمی به خود بزنید. در کل می‌توان گفت هر ضربه‌ی ناگهانی یا شوک خفیف به سیستم بدنی می‌تواند در شکستن روال همیشگی احساس کردن، کمک کند.

به عقیده‌ی آدام دچیس یکی از نویسندگان سایت LifeHacker، می‌توان انرژی را که برای عواطف و احساسات صرف می‌کنیم در زمینه‌ای دیگر به کار برد. اشکالی ندارد اگر بخواهید مقداری از احساسات خود را نگه دارید یا اینکه از بروز دادن آن‌ها در زمان معین خودداری کنید. به هر حال اگر قصد انجام چنین کاری را دارید پیشنهاد می‌شود انرژی این احساسات را در زمینه‌های مفید دیگر به کار ببرید. شما همواره نمی‌توانید احساسی را که افراد یا اشیای خاص به شما منتقل می‌کنند کنترل کنید اما در عوض این قابلیت را دارید که بتوانید از واکنش‌ها و بروز احساسات خود مراقبت و کنترل کنید. اگر دارای مشکلاتی در کنترل احساسات هستید، تنها در زمان‌هایی که از نظر روحی و روانی در آرامش هستید دنبال راه‌کارهایی برای این منظور باشید؛ همه‌ی احساسات هم قابل از بین رفتن نیستند. آدام دچیس، زمان‌هایی که با افسردگی مبارزه می‌کرد آموخت که برخی احساسات به مدت طولانی باقی می‌مانند، اما همواره لحظاتی وجود دارد که ما شدت آن‌ها را کمتر حس می‌کنیم، از این لحظات برای کنترل احساسات استفاده کنید.

خود گردانشی
زمانی که ما درباره انگیزه در هوش هیجانی صحبت می‌کنیم منظور این نیست که با انرژی بیشتر به سر کار بروید، هدف این است که از مهارت‌های خود برای حل مشکلات استفاده کنید. به گفته‌ی روان‌شناسان یک بخش مجزا در مغز وجود دارد که هنگام فکر کردن برای رسیدن به هدف‌ها فعال می‌شود. فرقی نمی‌کند که هدف شما پیدا کردن شغل مناسب یا بهبود شغل، تشکیل خانواده یا هنر باشد، هر کسی در زندگی خود دارای اهدافی است. زمانی که انگیزه‌تان فعال شد، با تمامی واقعیت‌های زندگی آمیخته می‌شود. می‌خواهید تشکیل زندگی بدهید؟ افراد با انگیزه با افراد دارای هدف مشابه ملاقات می‌کنند. می‌خواهید به شغل خود بهبود ببخشید؟ افراد با انگیزه دوره‌های آموزشی مختلفی را به همین منظور می‌گذرانند، فرم استخدام پر می‌کنند یا به دنبال‌ راه‌های دیگری برای ارتقای شغلی هستند.

به عقیده‌ی دنیل گلمن، برای استفاده از این انگیزه ابتدا باید ارزش‌های خود را شناسایی کنید. بسیاری از ما به اندازه‌ای مشغول هستیم که زمانی مجزا برای شناسایی ارزش‌های خود صرف نمی‌کنیم. یا حتی در بدترین حالت ممکن، به قدری زمان طولانی از وقت‌مان تلف می‌شود که دیگر انگیزه‌ی کافی برای انجام کارها را از دست می‌دهیم. متاسفانه نمی‌توان به طور حتمی اهداف هر کس را مشخص کرد اما افراد می‌توانند از استراتژی‌های مشخص برای این منظور استفاده کنند. به خاطرات خود مراجعه کنید؛ زمان‌هایی که احساس خوشی و رضایت داشتید. لیستی از مواردی را که به آن‌ها ارزش می‌دهید تهیه کنید. به یاد داشته باشید، افرادی که به اهداف مشابه شما دست یافته‌اند، در بلند مدت و با مرور زمان توانسته‌اند این موفقیت‌ را کسب کنند.

همدلی
احساسات فقط نیمی از روابط را تشکیل می‌دهند که بیشتر به آن تمرکز می‌شود، زیرا هر فرد هر روزه با خود کلنجار می‌رود. همه‌ی افراد دیگری که برای شما مهم هستند احساسات، خواسته‌ها، دلایل و ترس‌های خود را دارند. همدلی یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها برای هدایت روابط به شمار می‌رود که در طول زندگی قابل آموختن است. در زیر به مواردی برای تمرین همدلی اشاره می‌شود:

حرف نزنید و تنها گوش کنید: این مورد یکی از سخت‌ترین اما مهم‌ترین مهارت در همدلی است. شما نمی‌توانید برای درک کردن همه‌ی افراد، زندگی آن‌‌ها را تجربه کنید، اما در عوض می‌توانید به حرف‌های آن‌‌ها گوش دهید. گوش دادن یعنی اینکه به طور کامل اجازه دهید طرف مقابل حرف بزند و حرف‌ها و کلمات را نشمارید؛ یعنی شک و تردید‌های خود را برای لحظاتی کنار گذاشته و اجازه دهید طرف صحبت‌تان برای مدتی کوتاه حرف‌ها و احساسات خود را بازگو کند. همدلی بسیار سخت است، اما در هر رابطه‌ای مکث کردن حداقل به مدت 10 ثانیه و اجازه‌ی صحبت دادن به طرف، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.

موقعیت ناخوشایند خود را به کار ببرید: یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای محکم کردن یک نظر در ذهن این است که خود را با نظر مخالف آن مواجه کنید. برای به انجام رساندن این هدف، خود را در موقعیتی ناخوشایند قرار دهید. اگر فکر می‌کنید رئیس‌تان رفتاری غیرمنطقی دارد، اقدام‌های آن‌ها را در ذهن خود مرور کنید. اگر به جای آن‌ها بودید رفتارهای او را منطقی و با دلیل می‌دانستید؟ پرسیدن این گونه سئوال‌ها با خود می‌تواند همدلی و درک متقابل از طرف هم‌صحبت را فراهم کند.

دانستن کافی نیست، درک کنید: درک کردن مهم‌ترین کلید همدلی است. همان طور که پیش از این نیز صحبت کردیم، درک کردن تفاوت بین دانستن و تجربه‌ کردن است. اگر عبارت «من می‌دانم، اما...» را بیشتر به کار می‌برید، باید کمی مکث کرده و وقفه ایجاد کنید. زمانی که کسی از تجربیات خود صحبت می‌کند، زمانی را صرف کرده و فکر کنید که اگر شما به جای آن فرد بودید و تجربیات او را داشتید چه می‌شد. اشکالی ندارد اگر زمان زیادی را برای این منظور صرف نمی‌کنید اما حتی چندین ثانیه و دقیقه می‌تواند کارآمد باشد.

با این اوصاف، همدلی یعنی برقراری رابطه‌ی عاطفی با دیگران، یعنی اجازه‌ دادن به اینکه تجربیات آن‌ها با تجربیات شما ادغام شود. همدلی یعنی مکث کردن قبل از اقدام و رفتار؛ اگر طرف هم صحبت شما گریه می‌کند یا در شرایطی احساسی عمیقی قرار دارد، سعی کنید به او ناراحتی وارد نکرده و همدلی کنید.

مهارت‌های اجتماعی
تمامی ابزارهایی که در چهار بخش قبل به کار می‌برید در حل مشکلات اجتماعی قابل استفاه است. همان‌طور که دنیل گلمن تشریح می‌کند، مهارت‌های اجتماعی تمامی عملکرد شما هم در محل کار و هم در زندگی شخصی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. می‌توانید نقطه‌ی آغاز را مشکلات اجتماعی در نظر بگیرید؛ حل و فصل یک اختلاف. این درست زمانی است که تمامی مهارت‌های خود را در زندگی واقعی به کار می‌برید. در زیر به چند مورد از مواردی که در چنین زمان‌هایی کاربرد دارد اشاره می‌کنیم:

شناسایی و مقابله با احساسات خود: زمانی که با کسی اختلاف دارید، شرایط سخت‌تر می‌شود. اگر طرف مقابل در شرایط احساسی قرار داشت سعی کنید ابتدا این مسئله را حل و فصل کنید. وقتی را صرف آرام کردن خود کنید و سپس برای حل مشکلات تمرکز و اقدام کنید. در روابط احساسی قبل از انتقاد به طرف مقابل خود متذکر شوید که همواره او را به یاد داشته و به فکرش هستید.

شناسایی مشکلات زمانی که هر دو طرف آرام شدند: زمانی که شما در شرایط مناسب و آرامی قرار گرفتید، سعی کنید اختلافات را پیدا کنید. قبل از کشف راه‌حل‌ها، از خود و طرف مقابل مطمئن شوید که هر دو مشکلات موجود را قبول کرده‌اید. برخی مواقع ارائه راه‌حل‌ها زمانی که طرف مقابل حتی خود مشکلات را قبول نمی‌کند، سازنده و کاربردی نخواهد بود.

پایان دادن خوش به رابطه‌ها: چه در کسب و کار باشید چه در زندگی شخصی، زمانی لذت به وجود خواهد آمد که هر دو طرف یک نگرش و هدف داشته باشند. حتی اگر نمی‌توانید پایان خوشی را ایجاد کنید، از این مورد اطمینان حاصل کنید که هدفی مثبت از رابطه داشته‌اید. همواره این تصور را به همکار، دوست و رئیس خود القا کنید که با آن‌ها همراه و هدفی یکسان دارید، حتی اگر هدف شما متفاوت باشد.

البته تمامی تعامل‌ها با دیگران به اختلافات ختم نمی‌شود. برخی از مهارت‌های اجتماعی موجب ایجاد و برقراری روابط جدید و معاشرت با افرادی با طرز فکرهای متفاوت می‌شود. اگرچه حل اختلافات یکی از بهترین راه‌ها برای استفاده‌ از مهارت‌های احساسی و عاطفی است. اختلافات زمانی به بهترین شکل قابل حل هستند که شما بدانید واقعا چه خواسته‌هایی دارید؛ بعد از آن می‌‌توانید به راحتی ارتباط برقرار کنید، خواسته‌های دیگران را درک کنید و شرایط مطلوب را محیا کنید. اگر به اندازه‌ی کافی توجه کنید خواهید دید که تمامی مهارت‌های هوش هیجانی خود را به کار برده‌اید.


  
  
امیرالمومنان ـ علیه السّلام ـ پس از رسیدن به خلافت ، در سه جنگ، سه گروه ناکثین ، قاسطین و مارقین را سرکوب کرد.

یاران باوفای حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به دو دسته تقسیم می شوند: 1ـ صحابی با وفای رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که به علی ـ علیه السّلام ـ وفادار ماندند. 2ـ تابعین.

خیلی از یاران با وفای ایشان که از اصحاب رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ هم بودند قبل از خلافت ظاهری حضرت از دنیا رفتند مثل ابوذر و سلمان ولی برخی از اصحاب در این زمان زنده بودند و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ را در جنگها یاری کردند مثل عمار یاسر و خزیمه.

ارکان اربعه یاران حضرت علی ـ علیه السّلام ـ مقداد، سلیمان، ابوذر و عمار بودند که از اصحاب با وفای حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هم می باشند و از تابعین اویس قرنی، عمرو بن حمق خزاعی، رشید هَجَری، میثم تمار، کمیل بن زیاد نخعی، قنبر (غلام حضرت) محمد بن ابی بکر، مزرع (غلام حضرت)، عبدالله بن یحیی [که امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ در روز جنگ جمل به او فرمود: بشارت باد بر تو ای فرزند یحیی تو و پدرت از شرطة الخمیس[1] [ پیش قراولان لشگر] هستید، که خدا در آسمان شما را به این نام نامید] و جندب بن زهیر العامری، حبیب بن مظهر اسدی، حارث بن عبدالله اعور، مالک اشتر، ابو عبدالله جدلی و جویریة بن مسهر و ... ـ رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ـ می باشند.[2]

با توجه به اینکه یاران با وفای حضرت علی ـ علیه السّلام ـ، در دوران امامتشان، زیاد هستند نام پنج تن از یاران حضرت که در زمان خلافت ظاهری حضرت زنده بودند ذکر می شود و شرح حال مختصر آنها نوشته می شود.
 
1. مالک بن الحارث الاشتر العلم المازدی
ایشان یکی از یاران با وفای حضرت بودند که در هر سه جنگ جمل، صفین و نهروان در رکاب حضرت علی ـ علیه السّلام ـ بودند.

ایشان از طرف حضرت مأمور به حکومت مصر شدند.، و در راه مصر توسط مزدوران معاویه ـ لعنة الله علیه ـ مسموم شده و به شهادت رسیدند و در زمان ظهور از یاران حضرت امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ خواهند بود.

حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در وصف مالک جملات زیبایی فرموده اند، که برخی از این جملات را ذکر می کنیم:

مالک چه مالکی، به خدا سوگند چون کوهی بود استوار و بی نظیر و چونان صخره ای شکست ناپذیر و چونان قله ای غیر قابل صعود که هیچ پرنده ای  بر فراز آن اوج نمی گرفت.
مالک برای من همان طوری بود که من برای رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودم.[3]
 
2. اویس قرنی
ایشان در جنگ صفین به یاری حضرت شتافتند و اولین شهید جنگ صفین بودند.[4]روزی که اویس برای یاری حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به خدمتشان رسید و خودشان را به حضرت معرفی کردند حضرت فرمودند: الله اکبر حبیبم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به من فرمودند که مردی را خواهی دید از امت رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ که به او اویس قرنی گویند که از حزب خدا و حزب رسول خدا می باشد و شهید می شود و بسیاری را شفاعت می کند.[5]

ایشان یکی از یاران با وفای امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ بودند که خود نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ شهادت به بهشتی بودن ایشان داده است و فرموده بوی بهشت از قرن الشمس بلند است، آه از شوق من بر دیدار تو یا اویس قرنی هرکس او را ملاقات کرد، از من به او سلام برساند.[6]
 
3. رُشَید هَجَری
ایشان از جمله یاران حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می باشد که تا زمان امامت حضرت امام حسین ـ علیه السّلام ـ زنده بودند و از یاران امام حسین ـ علیه السّلام ـ هم محسوب می شوند و عبید الله بن زیاد ـ لعنة الله علیه ـ ایشان را شهید کرد.

حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به ایشان فرمودند: حال رشید چگونه خواهد بود صبر تو هنگامی که دو دست و دو پا و زبان تو را قطع می کنند؛ رشید پرسید :عاقبت اینها بهشت است؟ حضرت فرمودند: «یا رشید انت معی فی الدنیا و الآخرة؛ ای رشید تو با من هستی در دنیا و آخرت» و در جای دیگر فرمودند که رشید هجری علم منایا و بلایا را می داند.[7] به ایشان رشید البلایا لقب داده بودند، چون به برخی از مردم عاقبت کارشان را می گفت.[8]
 
4. میثم تمار
غلام زنی از بنی اسد بود. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ او را خرید و آزاد کرد ... و فرمود رسول خدا (ص) به من خبر داده که اسم تو در عجم، میثم است و روزی به ایشان فرمود تو را بعد از من به دار می آویزند و نیزه بر تو می زنند و دماغ و دهانت پر از خون شده، محاسنت خضاب می شود و جلوی خانه عمرو بن حریث بر نخلی آویزان می کنند ، پس از این  میثم ـ رضوان الله تعالی علیه ـ روزهامی آمد و کنار آن نخلی که حضرت به او نشان داده بود نماز می خواند ... روزی ام سلمه به او گفت من از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ شنیدم که در نیمه های شب سفارش تو را به امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می کرد میثم از ام سلمه پرسید: امام حسین ـ علیه السّلام ـ کجاست من خیلی مشتاق دیدار اویم که انشاء الله نزد خدا با هم ملاقات می کنیم .

سرانجام نیز عبید الله ـ لعنة الله علیه ـ او را گرفت و به همان تفصیلی که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرموده بود او را شهید کرد و بهمان نخل آویزان کرد. این جریان 10 روز قبل از ورود امام حسین ـ علیه السّلام ـ به عراق بود.[9]
 
5. حبیب بن مظهر (مظاهر)
از جمله یاران با کمال امیرالمؤمنان ـ علیه السّلام ـ که چهره‌ ای نورانی و زیبا داشت، و در سن 75 سالگی در کربلا حضور داشت. حافظ کل قرآن بود و هر شب بعد از نماز عشا تا طلوع فجر یک ختم قرآن می کرد و در تمام جنگها با امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ بود و از خاصان و حاملان علوم امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ بود که در سال 61 هجری در رکاب امام حسین ـ علیه السّلام ـ در کربلا شهید شد.[10]

روزی میثم تمار را دید و به او گفت می بینم مردی اصلع( مردی که موی جلوی سرش ریخته) که کنار دار الرزق، خربزه می فروشد و شکم بزرگی دارد (کنایه از میثم تمار) در راه محبت اهل بیت به دار آویخته می شود میثم گفت من هم مردی را می شناسم سرخ رو که در راه یاری فرزند دختر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ کشته می شود و سرش در کوچه های کوفه چرخانده می شود  ، بعد از آن رشید آمد و مردمی که آن حرف ها را شنیده بودند، از او ( راجع به پیشگویی میثم) پرسیدند، رشید گفت خدا رحمت کند میثم را که فراموش کرده بگوید برای سر حبیب صد درهم جایزه می گیرند و  مردم این حرفها را دروغ می پنداشتند.[11] اما پس از شهادت آنها تمام این پیش بینی ها محقق شد. چون این اسرار را امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ به آنها آموخته بود.
 
---------------------------------------------------------------------
[1] . به معنای لشکریان پنج گانه علی - گفتنی است هر لشکر پنج قست دارد: 1ـ میمنه 2ـ میسره 3ـ قلب 4ـ خط مقدم 5ـ انتها یعنی تو و پدرت از اعیان و ستونهای حزب ما هستی روز قیامت مجمع البحرین لغت خمس.
[2] . الشیخ مفید، اختصاص، ص 7 و 6، چاپ جامعه مدرسین، تحقیق غفاری.
[3] . خویی، معجم رجال الحدیث، چاپ پنجم، 1413، ج 15، ص 168 و 171.
[4] . نعمان مغربی، شرح الاخبار، ص 13، ج 2، چاپ و نشر جامعه مدرسین.
[5] . شیخ مفید، ارشاد، چاپ دوم، قم، نشر آل البیت، ج 1، ص 316.
[6] . شیخ مفید، اختصاص، پیشین، ص 82 و 107.
[7] . خویی، پیشین، ج 8، ص 199.
[8] . خویی، معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 198، همان.
[9] . شیخ  مفید، ارشاد، پیشین، ج 1، ص 323 تا 325.
[10] . سید محسن امین، اعیان الشیعه، چاپ بیروت نشر دارالمعارف، 1406، ج 4، ص 553.
[11] . خویی، پیشین، ص 202، ج 5.


  
  
انفجار ماکت ناو هواپیمابر "یو اس اس جان نیمیتز " در تنگه هرمز به کمک شلیک 400 موشک از پاترول کرفت‌ها (Patrol craft) و موشک‌های ضد کشتی (Anti-Ship Missile) سیگنال قدرتمندی برای آمریکاست که اگر اقدامی کند باید نگران عواقب آن باشد.

 چند روزی است که از واقعه توبیخ کشتی "مرسک" متعلق به "جزایر مارشال" می‌گذرد؛ با این حال همچنان اخبار پیرامون آن نظر رسانه‌های جهان را به خود جلب کرده و جوسازی های ماشین تبلیغاتی امپریالیسم باعث شده است آمریکا در تصمیمی جدید  ناوجنگی به خلیج فارس گسیل دارد.

اعزام ناوجنگی آمریکا به خلیج فارس/ آیا درگیری نظامی رخ می‌دهد؟/ ماجرای ناوشکن


کشتی "مرسک" متعلق به "جزایر مارشال" است که به دلیل بدهی مالی در خلیج فارس و نزدیکی تنگه هرمز توقیف می‌شود که توقیف آن هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی و نظامی ندارد و دلیل آن صرفا اقتصادی و مالی است.

*سازوکار توقیف کشتی "مرسک"

جریان از این قرار است که کشتی مذکور در حین توقیف از ناوهای جنگی فرامنطقه‌ای کمک خواسته و ناوشکن امریکایی این موضوع را متوجه شده، اما فقط به نظاره نشسته و این یعنی ایالات متحده در برخورد با موضوع پیش آمده دچار تشویش گردیده است.


*اعزام ناوجنگی به منطقه غرب آسیا

اما تصمیمات مسئولین ارشد امریکایی حاکی از آن است که این کشور قصد دارد تا ناوگانی از کشتی‌های جنگی را به منطقه اعزام کند که به نظر می‌رسد استقرار آنها کمی دورتر از خلیج فارس است. سوالی که مطرح می‌شود این است که آیا درگیری نظامی بین نیروی دریایی جمهوری اسلامی (خصوصا سپاه پاسداران) و ایالات متحده  در منطقه رخ می‌دهد؟

*کشتی "بریجتون" عبرت آمریکاست

برای پاسخ به این سوال باید به گذشته بازگشت داشته باشیم. واقعه کشتی "بریجتون" و مین‌گذاری و ایجاد حفره چند صد اینچی در این کشتی نشان می‌دهد که شاید ایالات متحده از این واقعه که حدود دو دهه قبل و در سال 1987 رخ داده عبرت گرفته باشد.


در آن زمان ایالات متحده برای اسکورت کشتی‌های تجاری مبادرت به ایجاد یک تیم نظامی برای حمایت از کشتی‌های کشورهای منطقه کرد که با پاسخ نیروی دریایی سپاه در اواخر جنگ تحمیلی مواجه شد که نقش آفرینی "شهید نادر مهدوی" در آن دوران بی‌بدیل بود. 
*دریادار فدوی: کشتی "بریجتون" با وجود عملیات روانی گسترده هدف قرار گرفت

دریادار "علی فدوی " فرمانده نیروی دریایی سپاه در این باره  اظهار داشت: آمریکایی‌ها برای ادامه سلطه در دنیا به دنبال حضور در خلیج فارس بودند و ما به دنبال جلوگیری از این حضور هستیم. قرار بر این شد که ناوهای آمریکایی از کشتی‌های نفتی حفاظت کنند و کشتی 402 هزار تنی با ظرفیت سه میلیون بشکه نفت با یک پوشش خبری وسیع توسط سی‌ان‌ان پیش‌بینی شد. وی  با اشاره به توصیه امام (ره) برهدف قرار دادن ناوها تصریح کرد: اگر این ناوها عبور می‌کرد یعنی شاخ ایران شکسته شده و مسئولین سیاسی پیش امام رفتند و ایشان فرمودند ناوها را بزنید.

دریادار فدوی با اشاره به اسکورت چهار ناو جنگی از دو کشتی نفتی اضافه کرد: که چهل روز عملیات روانی در رسانه‌ها انجام شد و همه کشتی "بریجتون" را می‌شناختند اما با این حال این کشتی مورد اصابت قرار گرفت. پس از آن ناو یک میلیارد دلاری ساموئل بی. رابرتز آمریکا با سرعت 29 گره دریایی منهدم شد. این عملیات با سه فروند شناور و 10 تا 12 پرسنل انجام شد و ناو فوق‌الذکر منهدم شد و در طول تاریخ ایالات متحده چنین تحقیقی بی‌سابقه بود.

وی تاکید کرد: انگلیس هم در تنش‌ها و درگیری‌ها دخیل بود و دستور داده شد کشتی نفتکش انگلیسی را هدف قرار دهیم که با هدف قرار دادن این کشتی خانم تاچر گفت: این برای انگلیسی‌ها سخت و غیر قابل قبول است که به کشتی‌ها در خلیج فارس تجاوز شود.

دریادار فدوی خاطرنشان کرد: در روز 23 مهر ماه 66 کشتی سانگاری که مسئول اسکورت و حفاظت از نفت کش‌ها بود با موشک HY2 مورد اصابت قرار گرفت و ریگان گفت: این کشتی وظیفه داشت 11 کشتی دیگر را محافظت کند که 20 ساعت بعد یکی از آن 11 کشتی که تغییر پرچم داده بودند مورد اصابت قرار گرفت.

حال پس از آنکه تقریبا دو دهه از آن اتفاق می‌گذرد، بازهم آمریکا از آن اشتباه عبرت نگرفته و امروز برای اعزام ناوجنگی برای اسکورت کشتی‌های تجاری پیش بینی‌هایی را داشته است.

*سردار نقدی: اعزام ناوشکن به بهانه توقیف کشتی مرسک بی نتیجه و مردود است

سردار سرتیپ "محمد رضا نقدی" رئیس سازمان بسیج مستضعفین : درباره تصمیم آمریکا به ارسال "ناوشکن" به منطقه به دلیل توقیف کشتی "مرسک" اظهار داشت: ناوهای جنگی 36 سال است که در منطقه حضور دارند و هیچ نتیجه‌ای نداشته و اعزام ناوشکن به بهانه کشتی مرسک بی نتیجه و مردود است.  وی ادامه داد: ملت‌های منطقه، روز به روز آمریکا را با لگد از کشورشان بیرون می‌کنند و شکست امپریالیسم  در کشورهای منطقه  کاملا محرز است.

*قدرت نظامی جمهوری اسلامی در سال 2015 قابل قیاس با سال 1987 نیست

در گام اول این نکته ضروری است که اولا قدرت نظامی جمهوری اسلامی در سال 2015 قابل قیاس با سال 1987 نیست  و پاسخ ایران به گفته فرماندهان با سرب داغ خواهد بود.

*واکنش‌های سه گانه سپاه پاسداران

ثانیا واکنش‌های سه گانه سپاه پاسداران (Triple Response of IRGC)؛  لازم است تا دوباره یادآوری شود که استفاده از موشک‌های بالستیک با دقت 8.5 متر و موشک‌های نقطه‌زن که بردی معادل 200 مایل دارند و استفاده از پاترول کرفت‌ها (Patrolcraft) و مین‌های جنگی (Mine Warfare) شرایط سختی را در تنگه هرمز برای آمریکا فراهم می‌کند و حضور ناوهای جنگی ایران را نگران نخواهد کرد.

*سردار جوانی: اعزام ناو به منطقه در راستای عملیات روانی و حمایت از متحدان است

 سردار سرتیپ "یدالله جوانی" مشاور عالی نمایندگی ولی فقیه در سپاه درباره "اعزام ناو هواپیما بر توسط آمریکا به منطقه غرب آسیا" اظهار داشت: این اقدامات در چارچوب عملیات روانی است و آمریکا تلاش می‌کند تا از متحدان خود دفاع کند.  وی ادامه داد: حرکت ناوهای هواپیمابر برای حمایت از همپیمانان بوده و این چهره آمریکایی‌ها را بیش از پیش آشکار می‌کند.

*انفجار ماکت ناوهواپیمابر آمریکایی

ثالثا به نظر می‌رسد آمریکا از رزمایش پیامبر اعظم (ص) درس عبرت گرفته یا نگرفته که البته این موضوع با گذر زمان مشخص می‌شود. انفجار ماکت ناو هواپیمابر "uss جان نیمیتز " در منطقه به کمک شلیک 400 موشک از پاترول کرفت‌ها و موشک‌های ضد کشتی سیگنال قدرتمندی برای آمریکاست که اگر اقدامی کنند باید نگران عواقب آن باشند.

ایالات متحده فقط در تجهیزات برتر بوده و نه در نیروی انسانی کارآمد؛ در سال گذشته میلادی که بحران "اوکراین" به صورت جدی کلید خورد ناوشکن "دونالد کوک" برای حمایت لجستیکی از "اوکراین" به منطقه (دریای سیاه) آمد و با غرش جنگنده سوخوی "فدراسیون روسیه"،  27 خدمه آن پس افتادند. اگر همین سربازانی که ماموریت خود را در دریای سیاه ناتمام و شکست خورده به پایان رساندند به منطقه خلیج فارس اعزام شوند چه فاجعه ‌ای برای سردمداران کاخ سفید و ژنرال مارتین دمپسی رقم می‌خورد؟

*اندیشکده آمریکایی "مرکز امنیت دریانوردی بین‌المللی": توانایی ایران در جنگ نامتقارن چالش جدی برای نیروی دریایی ارتش آمریکا است


اندیشکده آمریکایی «مرکز امنیت دریانوردی بین‌المللی» در مقاله‌ای به بررسی چالش‌های جدی پیش روی آمریکا در مقابله با نیروی دریایی ارتش و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران در خلیج فارس پرداخت و  نوشت: اگرچه نیروی دریایی ایران از فناوری‌های بسیار پیشرفته‌ای در این زمینه برخوردار نیست، اما ایران توانایی بسیاری در زمینه جنگ‌های نامتقارن و استفاده از تاکتیک‌های نظامی غیرمتعارف دارد و همین امر نیز تهدیدی جدی برای نیروی دریایی آمریکا محسوب می‌شود.

این اندیشکده می‌افزاید: در سال 2002 میلادی رزمایش مشترکی با عنوان «چالش هزاره 2002» توسط نیروهای ارتش آمریکا انجام شد. این رزمایش در آن زمان با هدف ارزیابی آمادگی آمریکا در صورت درگیری با یکی از دشمنان این کشور در منطقه خاورمیانه صورت گرفت. نتایج این رزمایش نظامی برای آمریکا بسیار فاجعه‌آمیز بود به طوری که 16 ناو جنگی آمریکا در این رزمایش نابود و غرق شد و به واسطه نبرد دریایی نامتقارن و غیرمتعارف نیز هزاران تن از نیروهای نظامی ارتش آمریکا کشته و یا زخمی شدند. می‌توان گفت 14 سال بعد باز هم جنگ‌های نامتقارن ایران می‌تواند همان تأثیرات مخرب را بر آمریکا و نیروهای متفقین در منطقه خاورمیانه داشته باشند. برای چندین دهه است که جنگ‌های نامتقارن همچنان به عنوان پاشنه آشیل و نقطه ضعف اصلی آمریکا باقی مانده است و ارتقاء و بهبود قابلیت‌های آمریکا در محیط‌های نامتقارن مستلزم انجام رزمایش‌های بیشتر و آموزش در این زمینه خواهد بود.

اینکه آمریکا از نظر تجهیزات نظامی انبوه قوی‌تر از ایران بوده شکی نیست. زیرا بودجه نظامی آمریکا تقریبا برابر با بودجه دو سال کل کشورماست. اما، آیا کارشناسان نظامی آمریکایی درباره توانمندی ایران در جنگ ناهمگون (Asymmetric Warfare) و روحیه و تدبیر سربازان خود اندیشیده‌اند؟
نیروی دریایی سپاه قطعا جهت مقابله با ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس برنامه دارد ضمن اینکه احتمال رویارویی نظامی بسیار ناچیز به نظر می‌رسد چون اندیشکده های آمریکایی از تبعات یک جنگ تاسف بار به سردمداران کاخ سفید هشدارهای لازم را داده اند.

گزارش از محمد زرچینی


  
  

فردی که خود را از مواهب الهی محروم می‌کند، در ذهنش نداشتن شایستگی از این مواهب القا می‌شود. پس هر انسانی می‌تواند از مواهب الهی لذت برده و از نعمتهای خالق بی همتا بهره‌مند شود.
به عنوان مثال هر فردی می‌تواند از منظره‌های سبز، تفریحگاه‌ها و مکانهای سرگرم کننده سالم همچون پارکها، سفرهای زیارتی و سیاحتی و ... استفاده کند همچنین در صورت علاقمندی به یک ورزش شاد و مفرح پرداخته  و از لذت برد.
در قران بارها به استفاده کردن از مواهب و نعمتهای الهی تاکید شده است. پس از هم اکنون با چشم بازتر و دقت زیاد به جهان اطراف خود نگاه کنید تا متوجه شوید که از چه امکانات و مواهب بیشماری که خداوند در اختیارتان قرار داده، استفاده نکرده‌اید وپس باید نعمتهای خداوندی در راه سالم و پسندیده استفاده کرد و شکرگزار پروردگار بود.

  
  
استعمال دخانیات بویژه سیگار، خطر ابتلا به بیماری استوماتیت را 25 تا 30 درصد افزایش می دهد و در افراد مبتلا نیز موجب تشدید بیماری می‌شود.

حسام کبیری متخصص بیماری‌های دهان و دندان :
استوماتیت التهاب دهان شامل مخاط دهان، لب‌ها، زبان و کام است، که معمولاً با علائمی نظیر التهاب، قرمزی و خونریزی، درد شدید تا خفیف، زخم‌های دهان، تنفسی بد‌بو و حتی بی‌اشتهایی، خستگی، تب و تحرک پذیری همراه است.
وی، با بیان اینکه برخی از عوامل عفونی، تحریک کننده، حساسیت‌زا، تروما و خشکی می‌تواند موجب بروز استوماتیت شوند، افزود: مشکلات تغذیه‌ای نظیر کمبود ویتامین و کم خونی نیز احتمال ابتلا به استوماتیت را افزایش می‌دهد.
کبیری تاکید کرد: استعمال دخانیات به ویژه سیگار، خطر ابتلا به بیماری استوماتیت را 25 تا 30 درصد افزایش داده و در افراد مبتلا نیز موجب تشدید بیماری می‌شود.وی، یادآور شد: افراد سیگاری علاوه بر اینکه بیشتر در معرض بیماری استوماتیت هستند، علائم و عوارض این بیماری در این افراد نیز بیشتر است.
کبیری خاطر نشان کرد: هر چقدر میزان مصرف سیگار افزایش یابد، به همان اندازه خطر ابتلا به استوماتیت، تشدید بیماری و طولانی‌تر شدن عارضه بیشتر شده و کیفیت زندگی نیز کاهش قابل ملاحظه‌ای خواهد یافت. 

  
  


میلاد با سعادت مولود کعبه مولی الموحدین امیرالمومنین علی ع ( روز پدر ) بر شیعیان و دوستداران اهل البیت ع مبارک و خجسته باد

زندگانی امام علی ع در یک نگاه (بحث کوتاهی در باره امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب ع)
حضرت علی بن ابی طالب ع ، سی سال بعد از عام الفیل ، روز جمعه سیزده رجب در خانه خدا ( کعبه ) متولد شد ، و در سال چهل از هجرت شب نوزدهم ماه رمضان المُبارک ، وقت طلوع فجر با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت خورد و شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسید .
بنابراین عمر با برکت حضرت شصت و سه سال بود . ده سال قبل از بعثت و بیست و سه سال در حضور رسول اکرم ص ، و سی سال بعد از رحلت حضرت رسول زندگی کرد . زندگی علی ع ، زندگی پر برکتی بود برای اسلام ؛ بلکه برای بشریت ، و اگر آن بزرگوار نبود ، تاریخ ، تاریخ نبود . گوشه های درخشنده تاریخ ، روزهای عمر امیر المؤمنین ع است .
سخن گفتن در باره امیر المؤمنین ع کار آسانی نیست و ما فقط به ذکر فرازهایی کوتاه از زندگی امیرالمؤمنین ع در این نوشته می پردازیم : راستی علی کیست ؟

لام بر مولد و میلاد مولا
دشت گونه ها از باران دیدگان ، متنعم می شوند آنگاه که دست نیاز ، عنایت یار را بکاود و در قنوت عاکفین ، قلب ها را به کریم بی نیاز ، اهدا کنند . در باغ اعتکاف و در صحن صفا و ساحت سپیده ، اشک به امید عبور دلارام می افشانیم و هم آوا با معتکفان معراج ، نام خجسته علی را ترنم می کنیم . شاکر و شادمان از آنیم که کعبه شکافت و عدالت ، شکوفا شد . مباهات ماست که دیوار دل هایمان نیز بشکافد و ذره ای از آفتاب عنایت مولا در آن حلول کند .

یاران !
به شکرانه نزول عشق از سحاب رحمت ، سر به آستان دوست سایید و اجلال امیر حماسه به محفل خاکیان، خوشامد گویید . شکرا که آفتاب فتوّت از افق کعبه دمید و شبنم شرافت بر گلبرگ هستی نشست . همراز نبوت ، آغوش احمد می کاود و محراب مسجد کوفه را . از کعبه تا بیت المعمور را با قلب شیعیان آذین بسته اند . ولایت کل آمد و کل ولایت ظهور کرد . مولای ما با ولادت خویش کربلا را به ارمغان آورد و سمند حماسه را راهی میدان خلوص و مجاهدت نمود . شعف را به شیعه بخشید و گل تبسم را به رسول یار و فخر آفرینش اهدا کرد . بدر سخاوت تابید . هستی ، دوباره بهار را تجربه کرد و بر شانه های خسته زمین ، همای سعادت نشست و سایه سبز عدالت بر کویر تفتیده تاریخ، گسترده شد . جغرافیای مودت و محبت، ترسیم گردید . صدف بیت الله الحرام ، رخشا ن ترین گوهر کائنات را به خلقت عطا نمود . نکهت گل از مکه وزید و صاحب ذوالفقار، با وقار آمد . ساقی عطشناکان قسط با ساغر طهور معدلت ، پای در حلقه دلخستگان نهاد و نوید سپیده وصل ، انتشار یافت . دیده بگشایید که خورشید از خانه یار برآمد و بر آسمان و اهل زمین تابید . دل به شکوفه های امید بیارایید که امیر عدل و عاطفه ، خرامان به مسند احسان و عنایت دلدار آمد . یاور رسول ، جان مصطفی ، بشارت بهشت و نسیم احسان عرش و ولایت مطلق و آیت کرامت نازل شد.گرده روزگار ، بار اندوه بر زمین نهاد و باغ بلیغ احساس ، سرشار از عطر نرگس و یاس به تماشای دست افشانی گل ها و غزلخوانی عندلیبان نشست . شبنم شوق بر رخسار نسترن چکید و باران ستاره ، ساحت صبح را مصفا نمود و کرانه نور را امواج دریای سُرور، سرشار از نمناکی طراوات کرد . حُسن یوسف و اعجاز مسیح و بیضای کلیم و سطوت خلیل و رحمت احمد، جلوه مکرر یافت .

ای عاشقان و مستغفران در اسحار و معتکفان درگاه یار !
سجاده سپاس بگسترانید و نماز نیاز ادا کنید و یا علی گویان به استقبال بهار ایمان بیایید و بذر رجاء در مزرع سبز رجب بیفشانید و با مقیمان مقام قدس ، همنوا شوید و دل در دست مهرآگین مولا به ودیعت سپارید ، که آنک صلای سرخوشان باده پرست است فنای در فتوت حیدر و بقا بر ولای ساقی کوثر .
چه خجسته صباحی است زاد روز راد مرد میدان عباد ؛ آنگاه که از آسمان ، فلق می بارد و از هور ، سپیده می تراود . امروز در پیاله لاله به ناز ، نور ناب می ریزند . غنچه دل به عشوه با شبنم شوق ، رخسار می آراید .
امیر غدیر و مولای خدا جویان ، چونان آیات عشق بر کعبه نازل شد . توحید و ولایت و نور در خانه یار به هم برآمدند و به زیارت علی نایل شدند . کعبه ، گلدان زیبا ترین یاس هستی گردید . بهار در گستره زمین و آیینه در عرصه آسمان گسترد . سپاه سپیده ، طلوع طلعت مهر را به نظاره نشست .
یا علی ! به رواق دیدگان شیعه خوش آمدی !
ذوالفقار تو آیه عدالت بود و عدالتت سوره سعادت . جهاد و عزت و قسط ، آستانبوس سرای پاکت بودند . شهادت ، مشتاق تو بود و شجاعت ، خاضع درگاهت. بهشت شیعه ، خال گونه توست .
یا ابوتراب !
تمامی شب های قدر عاشقان ، فدای لیله المبیت تو باد . چشمان سیاه تو لیله القدر است و ابرویت محراب مستغفرین . دل های ما در سُرور میلادت از شوق ، بسان کعبه شکافت و شکوفه امیدمان شکفت .
یا اباالحسن !
سوگند به خاک قدومت که تا قیام قائم آل طه ، خاکسار آستان ولایتیم و بر پیمان الهی خویش ، پایدار .
سلام ساکنان مسکن صدق و ارادت پاک دلدادگان ، نثار مقدم قدسی تو باد . سلام شیعه بر قسیم نار و نور ، سالار حماسه و حضور ، امام شکیبا و شکور . سلام بر مولد و میلادت ، سلام بر مشهد و معراجت . ای مولای موحدان و امیر ایمانیان و مقتدای مجاهدان ! این کلام عرشی شیعه است که با ولادت با جلالت تو می گوید : « فزت و رب الکعبه »
سید مسعود علوی

علی با حق و حق با علی است

قال رسول الله (ص) : علی مع الحق و الحق مع علی
هر کجا حق است علی هم آنجاست و هر کجا علی است حق هم همراه اوست. (بحار ج 40 ص 25)
در مقابل اقیانوس وجود علی (ع) ما قطره هم نیستیم . او دومین شخصیت عالم امکان است.

آب دریا را اگر نتوان کشید ... هم به قدر تشنگی باید چشی

پیامبر در جای دیگر می فرمایند ، کلامی بسیار زیبا و ارزشمند :
 "علی منی و انا منه - علی از من است و من از اویم " (بحار جلد 38 ص 74)
از دوران کودکی در دامن من پرورش یافت ، اولین کسی بود که به من ایمان آورد ، لحظه ای بر من نگذشت مگر اینکه در کنار من بود ، علی از من است و من از اویم . یعنی راه من ، کتاب من ، دین من ، مرام من ، اهداف الهی من با ولایت و امامت علی (ع) ادامه پیدا می کند و پا بر جای می ماند .
 و نیز فرمود :
 " علی جان ! تو برای امت من همچون کشتی نوحی .
هر کس داخل این کشتی شد به ساحل نجات و فلاح و رستگاری خواهد رسید و هر کس سرباز زد در لابه لای امواج شکننده این دنیای مادی شکسته خواهد شد و در گرداب این دریای متلاطم از بین خواهد رفت . " یا علی مثلک فی امتی کمثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق " (الخصال جلد 2 ص 580 - بحار الانوار جلد 31 ص 432)
و باز این پیامبر رحمت فرمودند :
 " انا مدینه الجنه و علی بابها فمن اراد الجنه فلیاتها من بابها " . ای مردم ! من شهر بهشتم و علی در بهشت است هر کسی اراده رفتن به بهشت را دارد و می خواهد وارد آن شود باید از در آن وارد شود ." (بحار جلد 40 ص 207) و فرمودند : " یا علی انت قسیم الجنه و النار - یا علی تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی . بحار جلد 49 ص 173 "
می فرماید کسی که حب و عشق تو را دارد و محبت تو در سینه ‌اش موج می ‌زند به بهشت خواهد رفت و کسی که دشمن توست و عداوت و بغض تو را دارد ، بی شک جهنمی خواهد بود.
علی (ع) انسان والایی است که در خانه حق (کعبه) پای به عرصه گیتی می گذارد و در محراب عبادت (مسجد کوفه) خروج خونین خود را آغاز می کند و از این سرای فانی رخت بر می بندد.


میسر نگردد به کس این سعادت ... به کعبه ولادت ، به مسجد شهادت

روایت بسیار زیبایی را علامه امینی در اثر جاودان خود الغدیر نقل می کند خیلی ارزنده است . می گوید روزی کسی از صحابه در کوچه‌ های مدینه فریاد می ‌زد : " من قال لااله الاالله و جبت له الجنه " هر کس بگوید لااله الا الله بهشت بر او واجب می شود .
عمربن خطاب جلوی او را گرفت و گفت چه می گویی ؟ این عبارت مردم را گستاخ می کند تا هر گناه و معصیتی انجام دهند آن شخص گفت : من از خودم نمی گویم ، این سخن رسول خداست . گفت چه کسی و کجا شنیده ؟ آن شخص گفت خودم امروز در مسجد شنیدم . رفتند خدمت پیامبر رو به‌ رو کنند . پیامبر (ص) و صحابه حضور داشتند عمر عرض کرد یا رسول الله شما فرمودید ؟ پیامبر (ص) پاسخ دادند : بله من گفتم ولی به شرط ولایت " هذا الرجل " و با انگشت مبارک اشاره به علی (ع) کردند . (الصوارم المحرقه ص 6)
همان سخنی که علی بن موسی الرضا (ع) در دروازه نیشابور فرمود :
 قال الله تبارک و تعالی - " لااله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی در ادامه فرمودند :‌ به شرطها و شروطها و انامن شروطها " موقعی این شعار انسان را به بهشت می برد که پرچم دست علی(ع) یا دست علی بن موسی ‌الرضا باشد . همین ولایت و همین قرآن و شعارها اگر دست علی (ع) باشد مردم به سوی بهشت هدایت می شوند و اگر دست معاویه ها باشد مردم را به جهنم می برد.
پیامبر (ص) فرمود :
حزب علی حزب الله و حزب اعدائه حزب الشیطان - حزب علی حزب خداست و حزب دشمنش حزب شیطان است . (هر کس که باشد) " بحار جلد 38 ص 95 "
و علی(ع) را نشان دادند و فرمودند : «کسانی که دنباله روی او هستند رستگارند . علی و شیعه هم الفائزون یوم القیامه . بحار جلد 40 ص 76»
علی (ع) کیست ؟ مظهر اخلاص و صفا ، مجسمه تقوا و عدالت و گذشت و ایثار و مروت و رادمردی ، قرآن ناطق ، مطیع و فداکار برای پیامبر(ص) است .
آیا جز علی (ع) کسی می تواند بگوید "انا عبد من عبید محمد - من بنده ای از بندگان محمد (ص) کافی جلد 1 ص 89 باب الکون و المکان "

 علی (ع) خودش چنین می فرمایند :
شما دیده اید یک کودک چگونه دنبال مادر می دود من این ‌گونه از پیامبر (ص) . پیروی می کردم ، چطور یک بچه خردسال تمام هستی خود را در وجود مادر می بیند ، قلبش به عشق مادر می تپد ، مادر دور می شود نگران می شود ... من این ‌گونه دنبال پیامبر بودم ، کودک بودم در دامان پیامبر بودم ، ده ساله بودم به او ایمان آوردم ، هنوز دعوت علنی نشده بود ، من بودم که در کوه ‌ها و غارها با پیامبر نماز می خواندم ، بیست و سه سال سایه به سایه پیامبر بودم ، او را رها نکردم ، در تمام جنگ ‌ها در رکاب او بودم ، تنها یک شب پیامبر را رها کردم و آن شب ، شبی بود که پیامبر از مکه به مدینه هجرت فرمودند ، می خواستند او را بکشند و من ضربت شمشیرهای آخته را به جان و دل خریدم تا پیامبر سالم از مکه به مدینه بروند .
پس علی (ع) یک ارتباط کامل وجودی با پیامبر (ص) داشت یعنی وجودش به وجود او بستگی داشت . هفت روز علی (ع) به دستور پیامبر (ص) از مدینه خارج می شود (توسط حضرت جبرائیل (ع) به پیامبر خبر دادند که عده‌ای شامی قصد جان تو را کرده اند، علی را تنها بفرست به جنگ با آنها ...) پیامبر بی تاب علی است ، آرامش ندارد ، مگر نه اینکه ذکر باعث آرامش دل‌ هاست .
" الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله الا بذکرالله تطمئن القلوب - همانان که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد ، آگاه باش که با یاد خدا دل ‌ها آرام گیرد . " مگر نه اینکه نماز ذکر است . " اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلاه لذکری . این منم خداوند که خدایی جز من نیست ، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار . "

در این هفت روز چه شده بود که آرامش پیامبر تحت ‌الشعاع قرار گرفته بود ؟ پیامبر که می فرماید بلال اذان بگو ، راحتمان کن . انتظار وقت نماز را می کشد. پیامبر می‌ خواهد بفرماید علی (ع) امامت امت و اصول دین و نماز با همه عظمتش فروع دین است و این ارتباط دو طرفه است ، یک ارتباط کاملا وجودی و لذا می فرماید هر کس از علی برایم خبری بیاورد بهشت جایزه اوست . اینها همه برای ما درس است . خدا با ارتباط دارد ، قرآن و پیامبر و امام زمان و سایر معصومین (ع) با ما ارتباط دارند ولی چرا این ارتباط وجودی باید یکطرفه باشد ، چرا من هم همانند ارتباط وجودی بین پیامبر و علی (ع) نباید با امام زمانم ارتباط وجودی داشته باشم . متاسفانه ما می گوییم پدر و مادرم به فدای تو ولی به اندازه ‌ای که با پدر و مادرم ارتباط وجودی دارم با امام زمانم ندارم . که اگر داشته باشیم تمام گرفتاری ‌ها حل می شود و مفهوم واقعی انتظار همین است . ما منتظریم عزیزمان (پدر ، مادر ، همسر ، فرزند و ...) از سفر‌ی طولانی برگردد چقدر این انتظار شیرین است اما برای عزیزتر از جانمان هم این انتظار را در حد معرفت خود داریم ؟‌ اگر نداریم که نداریم ، معرفت نداریم.
علی نقطه آغاز بعثت پیامبر است و الگوی رستگاری است و اما نقطه پایان رسالت و بعثت پیامبر گرامی کجاست ؟ " یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین - ای پیامبر ! آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن ؛ و اگر نکنی رسالت او را انجام نداده ای ، و خدا تو را از گزند مردم نگاه می دارد . همانا خدا گروه کافران را هدایت نمی کند . (مائده 67) کافران کسانی هستند که حقایق را می پوشانند و می گویند پیامبر گفته من علی را دوست دارم ، شما هم بیایید علی را دوست داشته باشید.
با این همه جریانات غدیر و ... مقام علی (ع) را از برادری به دوستی تنزل دادند . اگر گفت دوست است چرا آمدید و گفتید . " آفرین ، آفرین بر تو باد یا علی که مولای من و هر مرد و زن مسلمانی ... و قال فیما قال بخ بخ لک یا علی اصبحت مولای و مولی کل مومن و مومنه ... (بحار جلد 21 ص 387) " دوستی که بیعت نمی‌ خواهد . تا همان روز با علی دوست بودید و علی (ع) با پیامبر (ص) صیغه اخوت خوانده بود ، دوستی این حرف‌ ها را نمی خواهد ، اگر دوستی است دیگر دعا نمی خواهد " من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و ا خذل من خذله - مگر ما می گوییم هر که با دوست ما دشمن است او را بکش ... اگر دوستی ساده بود این آیه بعدش نمی آمد ... " الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی ... امروز کافران از (شکست) آیین تو ناامید شدند ، بنابراین از آنها نترسید و از من بترسید.
امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برشما پسندیدم ... (مائده 3) علامه امینی (ره) می فرماید صدو ده نفر از صحابه گرامی ، هشتاد و چهار نفر از تابعین و صد وشصت مورخ قابل اعتماد حادثه غدیر را نقل کرده اند .
طبری مفسر بزرگ سنی می گوید وقتی آیه یا ایها الرسول نازل شد خدا به پیامبر فرمود مردم را جمع کن بگو علی برادر من است، وصی من است ، خلیفه و جانشین من است ، اولی به تصرف به همه مومنین است. پیامبر (ص) فرمود : لو اجتمع الناس علی حب علی بن ابی طالب لما خلق الله عز و جل النار- اگر مردم در دوستی و محبت و عشق علی هماهنگ و یکپارچه می شدند هر آینه خداوند آتش را نمی ‌آفرید . "جهنم را خلق نمی کرد . " (بحار 39 ص 205)
اگر مردم با علی و ولایت علی (ع) هماهنگ بودند همان بهشت را که خدا وعده داده ، با حکومت و ولایت حضرت علی و اولاد پاکش (ع) به وجود می آمد، و در خانه اش به آتش کشیده نمی شد ، پیکر امام مجتبی (ع) فرزند عزیزش تیرباران نمی ‌شد و امام حسین (ع) و یارانش به شهادت و اسارت دچار نمی شدند و امروز یک مشت یهودی صهیونیست آواره در مقابل چشمان بیش از یک میلیارد مسلمان در قبله اول مسلمین پایکوبی نمی کردند ، امروز یک نظام اسلامی در دنیا مورد هجوم خودکامگان قرار نمی ‌گرفت ، امروز این‌قدر ساز مخالفت در برابر ولایت فقیه و حاکمیت مجتهد عادل زده نمی شد .
باید علی ‌وار زندگی کرد ، پیروی حق کرد و پیروی از پیامبر ؛ همان‌ طور که علی (ع) به دنبال پیامبر (ص) می دوید . الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین علیهم السلام.
مهندس محمود یادبودی


  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >