پنجشنبه 3 اردیبهشت 94 با فرود آخرین پرواز حامل عمرهگزاران ایرانی در فرودگاه امام خمینی(ره)، عربستان از زائران ایرانی خالی شد تا سفر مردم کشورمان به عمره در اعتراض به فاجعه فرودگاه جده به طور رسمی تعلیق شود. هرچند بنا به تأکید معاون حج، عمره و عتبات سازمان حج و زیارت بین 500 تا هزار نفر از متقاضیان عمره پس از تعلیق اعزام عمرهگزاران از این سفر انصراف دادند تا بعد از کمپین مردمی اعتراض، کمپینی برای انصراف از این سفر آغاز شود.روز هفتم فروردین ماه سال جاری واقعه تلخ اقدام به تعرض به دو نوجوان ایرانی، رفتار غیراخلاقی دیگری از سوی پلیس فرودگاه و نیروهای رسمی و دولتی سعودی را در حافظه تاریخی جهان ثبت کرد. هرچند در همان روزهای نخست اعلام شد که این دو پلیس سعودی بازداشت شدهاند اما تعلل دولت عربستان در مجازات قانونی و شرعی این دو نفر و ادامه روند کارشکنی سعودیها در عدم صدور مجوز برای فرود پروازهای عمرهگزاران شیرازی و اصفهانی در فرودگاه جده، موجب شد تا سرانجام در روز 24 فروردینماه بنا به دستور رسمی وزیر ارشاد که از سوی رئیس جمهور مأمور پیگیری پرونده واقعه جده شده بود، تعلیق شود. این حادثه موجب شد اعتراضات گستردهای از سوی مردم کشورمان نسبت به این اقدام شکل گیرد و مردم خواهان پیگیری مجازات عاملان این حادثه شوند. بر این اساس شاهد اعتراضات گسترده مردمی و تجمع در مقابل سفارت عربستان سعودی بودیم. این اعتراضات به شکلهای مختلف در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز خود را نشان داد. حالا اما در برابر انفعال دولت سعودی از مجازات عاملان این حادثه اعتراضات مردمی به انصراف از عمره تغییر جهت داده است.
در این آگهی صحبت از این بود که میتواند مدل بشود و بعد از آن به صورت رایگان از آرایشگاه استفاده کند. چندبار این کار را کرد. شاید خیلیهای دیگر هم این کار را کرده بودند اما اتفاق تلخی که برای او در شبکههای اجتماعی رخ داد باعث شد تا از این به بعد هر وقت اسم آرایشگاه زنانه میآید ترس و اضطراب سراسر وجودش را فراگیرد. صاحب آرایشگاه بر اساس یک تصمیم غلط و با هدف جذب مشتری و تبلیغات کار خودش، نمونههایی از کارهای انجام شده را در یکی از شبکههای اجتماعی که در آن عضویت داشت منتشر کرد، در این میان عکسهای بدون حجاب این خانم نیز وجود داشت و این عکسها خیلی زود از گروههای دیگر نیز سردرآورد و طولی نکشید که برخی از آقایان هم میتوانستند در شبکههای اجتماعی مختلف این عکسها را ببینند. حالا زن جوان مانده بود با این آبروی از دست رفته چه بکند؟ این اتفاق باعث شد زن جوان در زندگی مشترک با شوهرش نیز دچار مشکل شود. او این روزها طعنههای دیگران و نگاههای تحقیرآمیزشان را به سختی تحمل میکند.
بیاخلاقیها و ناهنجاریهای اخلاقی در شبکههای اجتماعی روزبهروز در حال افزایش است و برخی از کاربران این شبکهها بدون اینکه متوجه این موضوع باشند که با آبروی افراد در این شبکهها به راحتی بازی میکنند نسبت به انتشار برخی از مطالب، عکسها و برخی فیلمها اقدام میکنند.این اتفاقات تلخ گاهی اوقات باعث میشود آبروی افراد به راحتی از دست برود و حتی برخی از افرادی که با آبروی آنها در این شبکهها بازی شده به شدت از نظر روحی آسیب دیده و خبرهای تلخی از آنان به گوش میرسد.کارشناسان و صاحبنظران بر این اعتقاد هستند که عدم فرهنگسازی صحیح در خصوص نحوه استفاده از ابزارهای ارتباطی نوین مانند شبکههای اجتماعی اصلیترین دلیل این نوع رفتارهاست.نگاهی به صفحه حوادث روزنامهها به خوبی نشان میدهد که بروز این بیاخلاقیها در شبکههای اجتماعی چه مشکلاتی را برای افراد به وجود آورده است.به عنوان مثال در صفحه حوادث یکی از روزنامهها خبری در خصوص طلاق یک زوج 20 روز بعد از ازدواج منتشر شده که بر اساس آنچه در این خبر آمده است انتشار عکسهای خصوصی تازه عروس در یکی از شبکههای اجتماعی توسط خواستگار قبلی باعث شده است تا حرمت این زن جوان ریخته شود و همسر جوان وی این آبروریزی را تحمل نکند و کار به طلاق و جدایی کشیده شود.
دردسرهای فناوری جدید
انگار قرار است با ورود هر نوع فناوری ارتباطی جدید در کشور تا سالهای سال و تا زمانی که فناوری جدیدتری وارد شود و فناوری قبلی از رونق بیفتد شاهد ناهنجاریهای اخلاقی در استفاده از آنها باشیم.ناهنجاریهای اخلاقی که نشانه عدم فرهنگسازی صحیح در خصوص استفاده از این نوع ابزارهای ارتباطی است؛ وسایلی که به جای در خدمت قرار گرفتن در مسیر توسعه ارتباطات و گسترش مسائلی مانند مفاهیم فرهنگی یا نشر اخلاق و تبیین سبک زندگی ایرانی- اسلامی و... به راهکاری برای تخریب، توهین، تهمت، افترا، سرگرمی، اشاعه مسائل غیراخلاقی و خدای ناکرده گناه و معصیت تبدیل میشود.شاید از لحاظ حرفهای درست نباشد که در یک گزارش مطبوعاتی به گونهای آغازگر گزارش باشیم که در همان چند سطر اول گزارش جهتگیری گزارشگر مشخص شود؛ حال اینکه یکی از مهمترین موضوعاتی که باید در یک گزارش مطبوعاتی رعایت شود، حفظ بیطرفی گزارشگر است اما اتفاقاتی که گاه در برخی از شبکههای اجتماعی رخ میدهد و میزان بازنشر و انعکاس این گونه اتفاقات به گونهای است که چارهای جز موضعگیری در خصوص این گونه اتفاقات اسفناک در یک گزارش که به همین موضوع اختصاص دارد، نداریم.
فناوریهای ارتباطی و سابقه بیاخلاقیها
هنوز خاطرات تلخ استفاده ناصحیح از سیستم پیامکی را فراموش نکردهایم که البته خیلی زود تب این پیامکهای غیراخلاقی فروکش کرد.با آمدن تکنولوژی جدید و ابزاری که امکان ارسال پیامک به وسیله گوشی تلفن همراه را میداد شاهد بمباران پیامکهای غیراخلاقی یا طنزهای سیاسی و اجتماعی درباره شخصیتها، افراد، اقوام و طوایف بودیم که این شوخیها گاه به مقدسات نیز کشیده میشد.این تب سرد اگرچه زود فروکش کرد اما به اعتقاد کارشناسان همان جا یک هشدار جدی به مسئولان کشور در خصوص ضرورت برنامهریزی و فرهنگسازی در این حوزه داد، توصیههایی که به نظر میرسد هیچگاه جدی گرفته نشد.
بلوتوث خود را روشن کن!
موضوع بلوتوثهای غیراخلاقی نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که در سالهای اخیر فضای دردناکی را در جامعه به وجود آورد. با آمدن ابزاری به نام بلوتوث در بازار و مجهز شدن گوشیهای تلفن همراه به ابزار بلوتوث شاهد ارسال بلوتوثهای غیراخلاقی یا بلوتوثهایی بودیم که به تمسخر افراد مختلف میپرداخت. اتفاقاتی که ضربههای زیادی به آبرو و اعتبار افراد وارد میکرد و بعضی از افراد از روی ناآگاهی و به خاطر سرگرمی و تفریح دست به ارسال این بلوتوثها میزدند. اگرچه با آگاه شدن جامعه در خصوص مضرات ارسال پیامکها و بلوتوثهای غیراخلاقی و نیز تحرکات مسئولان در نهادهای مختلف تا حدود زیادی شاهد کاهش این گونه اتفاقات بودیم اما با ورود شبکههای اجتماعی بار دیگر اینگونه اتفاقات تلخ بیش از پیش به چشم میخورد. بدون شک شبکههای اجتماعی به عنوان یک ابزار مهم در توسعه ارتباطات نقش مهمی در این حوزه دارد و میتوان از این امکان برای توسعه ارتباطات و نیز گسترش فضای تبادل اطلاعات استفاده کرد و این امکان را در خصوص گسترش و بسط فرهنگی، توسعه مفاهیم دینی، اهتمام در امر آموزش و تربیت و... به کار گرفت اما به دلیل عدم فرهنگسازی صحیح و نبود آموزش در این حوزه شاهد بیاخلاقیهایی در شبکههای اجتماعی هستیم.
نگرانیها از گروه مخاطب شبکههای اجتماعی
در این میان اگرچه نمیتوان مدعی شد همه افراد عضو شبکههای اجتماعی به دنبال بیاخلاقی در این شبکهها هستند اما بررسیها نشان میدهد بیاخلاقیها در شبکههای اجتماعی در حال گسترش است. موضوع نگرانکنندهای که در این خصوص وجود دارد جامعه مخاطب و جامعه کاربر این شبکههاست.
دکتر علیرضا بیدخوری روانشناس و استاد دانشگاه بیش از هر چیز دیگری در این خصوص نگران جامعه مخاطب و نیز کاربران این شبکههاست که عمده آنان را نوجوانان، جوانان و حتی بانوان جوان میداند که انتشار این گونه مسائل در شبکههای اجتماعی میتواند تأثیرات بسیار منفی بر روی این افراد و کانون خانواده بگذارد.
این استاد دانشگاه میگوید: چیزی که نگرانکننده است این است که شبکههای اجتماعی به عنوان یک پدیده نوظهور در دنیای تکنولوژی و ارتباطات بیشتر در دست نوجوانان و جوانان است و نکته نگرانکنندهتر نیز این است که عمده والدین اطلاعات اندکی از این شبکههای اجتماعی دارند و با نحوه استفاده آن آشنا نیستند.
وی میگوید: این موضوع باعث شده تا برخی فرزندان در سایه بیاطلاعی والدین در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فعالیت کنند. دکتر بیدخوری گام اول در فرهنگسازی استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی را به والدین نسبت میدهد و میگوید: اولین قدم برای مقابله با بیاخلاقیهای شبکههای اجتماعی کانون خانواده و نظارت صحیح والدین بر رفتارهای فرزندان است. به گفته وی، وقتی والدین نسبت به تربیت فرزندان خود دقت نظر داشته باشند و همواره این موضوع به عنوان یک دغدغه برایشان مطرح باشد و مراقب رفتارهای فرزندان خود باشند باعث میشود تا انجام ندادن کارهای نادرست در ذهن کودک و نوجوان به اصطلاح ملکه ذهن شود و فرد در سالهای بعد و در مواجهه با برخی از این ناهنجاریها برای استفاده از آنها و بازدید و انتشار آنها اقدام نکند.
این روانشناس عدم فرهنگسازی صحیح در خصوص استفاده از تکنولوژیهای وارد شده را مهمترین دلیل به وجود آمدن این گونه مشکلات میداند و میگوید: بعد از خانوادهها، نهادهایی مانند وزارت آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، کانونهای فرهنگی و هنری، سمنها و تشکلات مردمی با موضوع فرهنگی و اجتماعی و... مهمترین نقش در این حوزه را دارند و میتوانند با برنامهریزی صحیح و مناسب در این خصوص باعث جلوگیری از به وجود آمدن این گونه مشکلات شوند.
فرصتی به نام شبکههای بومی
بیدخوری به شبکههای اجتماعی بومی اشاره میکند و میگوید: خوشبختانه با تلاش متخصصان و مهندسین ایرانی شبکههای اجتماعی بومی در کشور راهاندازی شده که به عنوان مثال از مهمترین آنان میتوان به شبکه اجتماعی کلوب، فیسنما، فارس توییتر، هممیهن و افسران اشاره کرد.
این استاد دانشگاه میافزاید: با برنامهریزی صحیح و مناسب میتوان رفتهرفته این شبکههای اجتماعی را جایگزین شبکههای اجتماعی غربی کرد، چراکه بنابر اظهارات برخی از کارشناسان، شبکههای اجتماعی غربی مانند وایبر، لاین، واتسآپ و حتی مواردی مانند فیسبوک، چت و تانگو با هدف ضربه زدن به اعتقادات مسلمانان و برهم زدن رعایت حریم ارتباط افراد با یکدیگر طراحی شده است.
دکتر بیدخوری در توضیح بیشتر این ادعای خود به صحبتهای «زاکربرگ»، خالق شبکه مجازی وایبرکه فردی یهودی است و خود را یک «ملحد» و فردی که به خدا هیچگونه اعتقادی ندارد معرفی کرده، اشاره میکند که در جایی گفته بر اساس اعتقاداتش، شبکهای را طراحی کرده که در آن هیچگونه خط قرمزی برای کاربران تعریف نمیشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به برنامهریزیهای غربیها در خصوص حمایت از این گونه شبکهها میگوید: این حمایتها نشاندهنده این است که موضوع سبک زندگی- ایرانی اسلامی مهمترین هدف و سیبل تیرهایی است که در شبکههای اجتماعی مانند وایبر به سمت نوجوانان و جوانان رها میشود.
ضرورت حفظ آبروی مؤمن
صحبتهای این روانشناس و استاد دانشگاه در حالی است که نگرانیها از گسترش بیاخلاقیها در شبکههای اجتماعی روزبهروز بیشتر میشود. این درحالی است که انتطار میرود در جامعه اسلامی و بر اساس احادیث و روایات اسلامی آبروی افراد که حرمت زیادی برای آن در دین مبین اسلام قائل هستیم، حفظ شود.
خداوند در آیه 38 سوره حج در خصوص اهمیت آبروی افراد هشدار میدهد و میفرماید: «کسی را که خداوند مدافع او است چگونه انسان به خود جرأت میدهد که پردهاش را بدرد و رازش را فاش کند یا عیبش را آشکار سازد، یا بیدلیل به او تهمت وارد نموده و آبروی او را بریزد و به حیثیتش صدمه برساند؟»
این در حالی است که احادیث فراوانی نیز در خصوص حفظ آبرو و حرمت افراد و مؤمنین وجود دارد که شاید در این میان معروفترین حدیث مربوط به امام صادق(ع)، باشد که فرمود: «المومن اعظم حرمة من الکعبه. حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است».
توجه به این آیه از قرآن کریم و احادیث شریفی که در خصوص آبرو و حرمت افراد آمده است به خوبی نشاندهنده ضرورت حفظ آبروی افراد و نگه داشتن حرمت آنان است. حالا یک بار دیگر برمیگردیم به ابتدای گزارش و دوباره اتفاق تلخی را که برای زن جوان در شبکههای اجتماعی رخ داد، در ذهن خود مرور میکنیم. اصلاً فرض را هم بر این بگذاریم که یک نفر گناهی مرتکب شده و کار بدی انجام داده است آیا باید به راحتی با آبروی او بازی کرد؟ آیا این اجازه را داریم که با آبروی افراد بازی کنیم حتی اگر فرد گناهکار باشد؟ فکر نمیکنیم ممکن است او توبه کرده باشد؟ بیاییم با هم صادق باشیم. آیا بهتر نیست اگر روی گوشی تلفن همراهمان پیام، فیلم و یا عکسی منتشر شد که در آن پای آبروی یک مؤمن، یک مسلمان، اصلاً نه، یک انسان، یک همنوع، در میان بود قبل از اینکه محتوای آن را ببینیم یا خدای نکرده قصد ارسال و انتشار آن به افراد و گروههای دیگر را داشته باشیم اندکی، فقط اندکی، تأمل و به این فکر کنیم که حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است...
نویسنده : مهدی ارجمند
خیابان فردوسی در منطقه مرکزی تهران را شاید بتوان بیاغراق یکی از کریدورهای اصلی اقتصاد ایران عنوان کرد. البته این کریدور یک بزرگراه یا یک ریل راهآهن یا حتی جاده نیست. خیابان فردوسی کریدوری نامرئی است که دیدن آن نیاز به کمی دقت دارد. در این کریدور روزانه یکی از مهمترین شاخصهای بازار ایران یعنی قیمت ارز آزاد تعیین میشود؛ ارزی که از صرافیهای این خیابان به داخل شاهرگهای اقتصاد خصوصی ایران پمپاژ میشود و از زمان جهش نرخ آن در سال 91 به دغدغه فعالان اقتصادی دولتی و خصوصی و شاید تک تک خانوادهای ایرانی تبدیل شده است. اما خیابان فردوسی یک ویژگی بیهمتای دیگر هم دارد و آن هم تجمع تعدادی از مهمترین سفارتخانههای غربی در حوالی آن است. سفارتخانههای کشورهای روسیه، آلمان، ترکیه، ایتالیا و فرانسه در آن حوالی قراردارد ولی در بین تمام اینها، سفارت انگلستان تأثیر عمیقتری نسبت به همسانان غربی خود داشته است؛ تأثیری که میراث آن تنها نفرتی عمیق و دامنهدار در پسزمینه ذهنی ایرانیان نسبت به میراث ملکه بوده است.
از تحریم بانک مرکزی تا سقوط سفارت
سفارت انگلستان از سال 2011 و در پی هجوم دانشجویان انقلابی به آن تعطیل شده است. تابلوی«سفارت تعطیل است» بر دیوار قرمزرنگ سفارت به چشم میخورد و پرچم بریتانیا نیز همچنان به زیر کشیده شده است.
البته این بار اول نبوده است که در سفارت بریتانیا در ایران تخته بوده است، اما این بار گره خوردن این تعطیلی با مسئله غامضی همچون پرونده هستهای ایران بازگشایی آن را با مشکل روبهرو کرده است. اساساً اعتراضات دانشجویان ایرانی به سفارت انگلستان ریشه در رفتار امپراتوری ملکه در پرونده هستهای این کشور داشت. بریتانیا گرچه در دوران دولت اصلاحات به همراه کشورهای آلمان و فرانسه برای حل و فصل پرونده هستهای ایران تلاش کرده بود، اما به تدریج تبدیل به یکی از اصلیترین مخالفان این برنامه در همگرایی کامل با نئومحافظهکاران امریکایی تبدیل شد. دولت بریتانیا طی هشت سال گذشته در فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران به همراه امریکا همواره پیشگام بوده و به دلیل مرکزیت لندن در معادلات جهانی این پیشگامی فشاری مضاعف را به ایران وارد کرده است. بر اساس اسناد ویکی لیکس، وزارت امورخارجه امریکا متحد کشورهای اروپایی در تحریم مالی و نفتی ایران را به دولت لندن واگذار کرد. به عنوان مثال مقامات آلمانی در سال 2010 به دلیل روابط گسترده اقتصادی با ایران به شدت درباره حضور در تحریم اقتصادی و سیاسی ایران تردید داشتند، اما سفر مقامات وزارت امورخارجه انگلستان به این کشور آلمانیها را وادار به تن دادن به تحریم همه جانبه بانکها و صنایع ایرانی کرد. ناگفته نماند که بریتانیا در تحریم بانک مرکزی ایران و عدم تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی پیشقدم شد و به صورت رسمی این لایحه را به شورای اتحادیه اروپا تقدیم کرد و خود نیز به صورت یکجانبه بیمه کشتیهای نفتکش ایرانی و مبادلات بانکی با ایران را متوقف کرد؛ واقعهای که به تسخیر سفارت انگلستان و قطع روابط ایران و بریتانیا انجامید.
مسابقه برای برقراری رابطه با تهران آغاز شده است
اما از سال 2011 تاکنون سیب دیپلماسی با ایران چندین بار چرخ خورده است و حالا رقابتهای پشت پرده بر فتح بازارهای ایران به جای تحریمهای مالی و اقتصادی متمرکز شده است. ایالات متحده امریکا پیش از روی کار آمدن دولت روحانی در ایران از طریق کشور عمان مسیر مذاکراتی مخفی را با ایران گشود و نیکلاس برنز دیپلمات ارشد خود را به مدیریت آن گمارد. مذاکراتی که به مذاکرات کانال عمان معروف شد و درنهایت به امضای تفاهمنامه ژنو بین ایران و کشورهای عضو 1+5 انجامید. هم اکنون نیز پس از مذاکرات لوزان و چشماندازی که برای امضای تفاهمنامه جامع اتمی و لغو تحریمها وجود دارد، سبب شده است تا غربیها مسابقهای پنهان را برای برقراری ارتباط با ایران آغاز کنند که از هم اکنون میتوان در رفتوآمدهای هیئتهای تجاری به ایران آن را دید.
جنجال هیئت امریکایی و سکوت انگلیسی
این روزها با نگاهی به سر خط برخی روزنامههای ایرانی میبینیم که سخن از هیئتی امریکایی است که به تهران سفر کرده و البته در بین آنها مدیرانی از شرکتهای بزرگ اقتصادی نیز حضور داشتند و در جریان سفر خود با قائممقام وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و یکی از روحانیون ارشد وابسته به اصلاحات دیدار کردند.
سفری که با یک مهمانی مزین به آهنگ « happy» فارل ویلیامز کمی حاشیهساز شد و برخیها از زمینهسازی امریکاییها برای بازگشت به ایران و گرفتن سهمی مناسب از بازار ایران سخن گفتند؛ سهمی که شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات و همچنین شرکتهای نفتی سهم اصلی را در آن خواهند داشت. اما در این میان بقیه کشورها در کجای این مسابقه برای گرفتن سهم بیشتر از بازار ایران قرار دارند.
این فرانسویهای خشمگین
چندی پیش روزنامه فیگارو طی گزارشی مبسوط از سفر هیئتی از سنای فرانسه و بازارگانان این کشور به ایران سخن گفت؛ گزارشی که از آمادگی این کشور برای یک جهش اقتصادی پس از رفع تحریمها سخن میگفت، اما این گزارش لحنی تلخ داشت. این لحن زمانی خود را نشان میداد که یکی دیگر از رؤسای بنگاههای بزرگ اقتصادی فرانسه به فیگارو گفت که در سفرش به تهران به همراه جمعی از رؤسای شرکتهای فرانسوی از مرکز مخابرات و ارتباطات ایران بازدید کردند و در نهایت تعجب متوجه شدند که تمامی تجهیزات این مرکز امریکایی هستند. از آن تلختر این واقعیت بود که رقبای تاریخی فرانسویها یعنی شرکتهای انگلیسیها نیز در حال فتح بازارهای ایران هستند و در این میان فرانسویها گرفتار بازیهای مسخره سیاسی شدهاند. شاید این سؤال برای یک ناظر ایرانی نیز به وجود بیاید که چه شده که انگلیسیها با وجود اینکه خصمانهترین رفتار را در مقابل برنامه هستهای ایران داشتهاند، اما هم اکنون در فتح بازارهای ایران از همه پیشتازترند.
تیغ انگلیسی تیزتر است
در پاسخ به این سؤال باید گفت که روابط قدیمی 200 ساله ایران و بریتانیا که آغاز آن به معاهده همکاری دو کشور در جنگهای ایران و روسیه بازمیگردد، شاید مهمترین دلیل برای این باشد که تیغ لابی انگلیسیها تیزتر از همپیمانان غربی آنها است. در کنار آن حضور نزدیک به 200 هزار ایرانی در انگلستان، روابط وسیع و ریشهدار اقتصادی بین ایران و شرکتهای انگلیسی و تحصیلات وسیع نخبگان ایرانی در دانشگاههای بریتانیایی را میتوان از دلایل نفوذ عمیق این کشور در تاروپود سیاست ایران نام برد. اما در شرایط کنونی و بهخصوص با وجود بازنبودن سفارتخانهها در دو کشور و پیشرفت مذاکرات هستهای، تلاش انگلیسیها برای فتح بازارهای ایرانی به طور مشخص از سه کانال عمده شامل هیئتهای پارلمانی، تشکلهای خصوصی و شرکتهای دلال نفتی صورت میپذیرد.
مذاکرهکننده قدیمی باز میگردد
سال گذشته که پس از مدتها یک هیئت پارلمانی از مجلس عوام این کشور راهی ایران شدند، ریاست این هیئت را شخصی بر عهده داشت که چهره وی برای سیاستمداران ایرانی بسیار آشنا بود و آن هم جک استراو مذاکرهکننده سابق بریتانیا در تیم مذاکرات هسته ایران بود. جک استراو در خاطرات خود به صراحت به این نکته اشاره میکند که مقامات و سیاستمداران ایرانی را میشناسد. البته استراو رابطه عمیقی با شرکتهای نفتی بریتانیایی دارد. بن والاس عضو دیگر این هیئت نیز بیشتر مسئولیتی امنیتی در دستگاه اطلاعاتی ارتش انگلستان را بر عهده داشت. لرد لامونت رئیس اتاق بازرگانی ایران و انگلستان نیز پیش از آن از سیاستمداران برجسته حزب محافظهکار انگلستان بوده است که در دوران جان میجر نخستوزیر اسبق انگلستان برای منصب نخستوزیری نیز نامزد شده بود. صرف نظر از دیدارهای سیاسی این هیئت در تهران دیدارهای اقتصادی این سه نماینده انگلیسی با دقت بیشتری دنبال شد. سرفصل مشترک تمام این دیدارهای اقتصادی ضرورت گسترش هر چه بیشتر روابط اقتصادی بین ایران و شرکتهای انگلیسی بود. «جک استراو» در سخنرانی خود در اتاق بازرگانی با تأکید بر لغو تحریمها گفت: «به دنبال آن هستیم که تحریمها علیه ایران هر چه زودتر لغو شود ولی این موضوع در یک فرآیند چندجانبه و انجام مذاکرات اتفاق خواهد افتاد. این گروه تلاش میکند که مشکل ویزا و بازگشایی مجدد سفارت این کشور در ایران برطرف گردد. لرد لامونت عضو دیگر این هیئت نیز در این سفر از عطش شرکت دارویی و خودروسازی انگلیسی برای حضور در ایران خبر داد و از دعوت دو شرکت نفتی به ایران سخن گفت. فعالیت دامنهدار استراو حتی صدای روزنامه امریکایی والاستریتژورنال را درآورد. این روزنامه در گزارش خود با اشاره به سفر هیئت پارلمانی انگلیس به ایران آورد: هر سه نماینده انگلیسی به تهران سفر کرده بودند و از وجود ثبات در آن کشور قرار گرفته در خاورمیانه بحرانی گفتند. هر سه نفر دیدگاهی واقعبینانه درباره ایران داشتند. برای مثال، زمانی که از آنان درباره لزوم یا عدم لزوم عذرخواهی ایران به دلیل حادثه حمله به سفارت انگلیس در سال 2011 میلادی سؤال پرسیده شد «والاس» اظهار داشت که مقامهای ایرانی ابراز تأسف کردهاند و همین کافی است. پس از سفر این هیئت بود که هیئت پارلمانی ایرانی به لندن سفر کرد و پس از آن بود که رفت و آمد مقامات رسمی وزارت امورخارجه انگلستان در ایران برای باز کردن سفارت بریتانیا در تهران آغاز شد. تلاشی که البته به دلیل دیدگاههای طرف ایرانی نسبت به سابقه فعالیتهای جاسوسی انگلستان در ایران تاکنون به موفقیت نینجامیده است.
اتاق بازرگانی در خط مقدم
شاید بتوان یکی از مهمترین مسیرهای حضور انگلستان در ایران را دیپلماسی عمومی و بهخصوص حضور اتاقهای بازرگانی دو کشور در توسعه روابط دو کشور عنوان کرد. نکتهای که هیچگاه امریکاییها نتوانستند در آن موفق شوند. شاید در مؤثر بودن همین سیاست بس که طبق اسناد منتشر شده وزارت امورخارجه انگلستان چند هفته پس از انفجار دفتر ریاست جمهوری، معاون رئیس اتاق بازرگانی ایران در سفارت انگلستان با دیپلماتی با نام ایان مک کردی دیدار کرده و بر یکسان کردن سیاستهایی همچون حذف نیروهای چپ در ایران تأکید میکند. ایان مک کردی بعدها به عنوان مسئول امنیتی شرکت شل منصوب میشود و پروژههای فراوانی در حوزه نفت و گاز ایران را نصیب طرف انگلیسی میکند. مثالی دیگر از این مسئله حضور معاون بینالملل وزارت نفت ایران به همراه معاون بانک مرکزی در سفارت انگلستان در بحبوحه بحرانهای نظام جمهوری اسلامی است که به تبیین سیاستهای اقتصادی و پولی ایران برای دولت ملکه میپردازند. امروز نیز همانند گذشته اتاق بازرگانی ایران و انگلستان که البته همواره به عنوان محل برای تجمع برخی از ثروتمندترین بازرگانان ایرانی شناخته میشود، تبدیل به اصلیترین لابی اقتصادی بریتانیا در ایران شده است و این موهبتی بوده که امریکا همواره از آن بیبهره بوده و حتی تأسیس اتاق بازرگانی ایران و انگلستان نیز با اما و اگرهای فراوانی روبهرو بوده است. شاید بلندترین قدم بریتانیا برای بازگشت به بازار ایران مهمانی سالانه اتاق بازرگانی ایران وانگلستان بود که در نوامبر سال قبل در سالن پذیرایی مجلس عوام برگزار شد. در این مهمانی علاوه بر بازرگانان ایرانی شخصیتهایی همچون لرد آندرو فیلیپس، لرد تمپل موریس، لرد رنینگ، سر ریچارد دالتون، لیدی رنینگ، کریستفر بِلگ شرقشناس بنام و فارغالتحصیل دانشگاه تهران، تعداد زیادی از شخصیتهای انگلیسی، آلمانی وایتالیایی، اعضای اتاق بریتانیا و ایران، تجار و صاحبان سرمایه انگلیسی و ایرانی مقیم لندن حضور داشتند.
مشاور فرح پهلوی دلال اول اقتصادی
در این میان نام لرد تمپل موریس رئیس جامعه ایران در لندن برای برخیها آشنا است. شخصیتی که در زمان فرار شاه ایران به یکی از اصلیترین مشاوران فرح دیبا همسر شاه سرنگون شده ایران تبدیل شده بود و به صورت مستقیم درباره نحوه واکنش به اتفاقات ایران به وی مشاوره میداد. تمپل موریس در سالهای دهه 90 میلادی با نفوذی که در اتاق بازرگانی ایران یافت به یکی از اصلیترین چهرههای بازسازی روابط ایران و انگلستان تبدیل شد. ریچارد دالتون که چندین سال به عنوان سفیر ایران در انگلستان فعالیت کرده بود نیز در این لیست قرار دارد که حضور وی در اندیشکده سلطنتی چاتم هاوس و رابطه وی با اسرائیلیها نقل محافل عمومی است. نفوذ این تشکل در اقتصاد ایران به گونهای که حتی برخی بازرگانان و فعالان اقتصادی همچون انگلستان و آلمان نیز تلاش میکنند در این کانال وارد معامله اقتصادی با ایران شوند و میتوان انتظار داشت که به زودی قراردادهای جدید اقتصادی بین دو کشور از این طریق حاصل شود.
هندوجا از پارس جنوبی تا انتقال پول قرارداد ژنو
شرکتهای نفتی واسطه را میتوان یکی دیگر از پروکسیهای نفوذ اقتصادی بریتانیا در ایران نامید. نام خانواده هندوجا برای روزنامهنگاران سیاسی شاید چندان آشنا نباشد، اما فعالان عرصه نفت به خوبی آنان را میشناسند. خانوادهای هندیالاصل که جزو ثروتمندترین خانوادههای انگلستان هستند و خانه آنها دقیقاً در کنار خانه ملکه قرار دارد. نکته جالب در اینجاست که منشأ اصلی ثروت خانواده هندوجا فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی در حوزه نفت و به خصوص ایران بوده است. فعالیتی که از وارد کردن سیب زمینی و پیاز و فیلم هندی به ایران آغاز و تا نقشآفرینی گسترده در پروژههای نفتی ایران کشیده شده است. شرکتهای مرتبط با برادران هندوجا هم اکنون خریداران اصلی نفت ایران در هند محسوب میشوند و قرار است سرمایهگذاری گستردهای را در پروژه و طرحهای پتروشیمی ایران آغاز کنند. همچنین قرار بود تا اجرای بخشی از فاز 12 پارس جنوبی نیز به شرکت برادران هندوجا واگذار شود که در نهایت ایران تصمیم گرفت آن را به تنهایی انجام دهد. دامنه فعالیتهای این شرکت در ایران به قدری گسترده است که حتی واریز بخشی از پول توافقنامه ژنو که از ذخایر نفتی ایران آزاد شده است، نیز بر عهده این شرکت گذاشته شده است. نکته جالب این شرکت پیوند وسیع شرکت هندوجا با کانونهای نفتی انگلیس است که ایران را ترک کردهاند.
اردشیر ریپورتر، نفت و دیگر هیچ
شاید نزدیکترین یار صمیمی برادران هندوجا را بتوان اردشیر ریپورتر نامید که نام وی در پرونده رسوایی اعطای شهروندی به برادران هندوجا مطرح شد. اردشیر ریپورتر سالها به عنوان اصلیترین مهره اطلاعاتی انگلستان در ایران فعالیت کرده و رابطه وی با دستگاههای اطلاعاتی انگلستان و غرب انکارناپذیر است. حسین فردوست نزدیکترین یار محمدرضا شاه پهلوی در خاطرات خود به این نکته اشاره میکند که هر گونه انتصاب مقامات امنیتی باید با نظر اردشیر ریپورتر باشد. برادران هندوجا را میتوان نزدیک به همان محفلی دانست که از درون شرکتهای شل و بیپی بیرون آمده است و ادامه حضور آنان با فعالیت چنین شرکتهایی در ایران حتی در دوران تحریم امکانپذیر شده است و با برطرف شدن تحریمها زودتر از رقبای امریکایی خود وارد صحنه خواهند شد. این در حالی است که حتی از گذشتههای دور نیز لندن اصلیترین محل فعالیت شرکتهای نفتی ایرانی بوده است.
چرا موذیترین کشور اولین کشور باشد؟
این سطور به تنهایی قطرهای از دریایی بود که لابی بریتانیای کبیر در ایران به دنبال آن است و البته سر وصدای آن نیز بسیار کمتر از نمونههای مشابه غربی آن است.
اما سؤال اینجاست که چرا باید کشوری که به تعبیر مقام معظم رهبری موذیترین کشور در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایران است، این گونه بدون مشکل به تاختن در فضای اقتصادی ایران بپردازد.
نویسنده : مهدی پورصفا
لاکسمی سارگارا یک دختر هندی است که در سن 1 سالگی توسط والدین خود به همسری پسری 3 ساله در آمده بود. او اکنون 18 ساله است و تنها چند روز پیش زمانی که به او گفته شد باید برای زندگی به خانه شوهرش برود فهمید که ازدواج کرده است. وی از این امر راضی نبود و با کمک یک فعال در زمینه حقوق کودکان توانست این ازدواج اجباری را لغو کند.
این خانم فعال در زمینه حقوق کودکان با همسر این دختر که او هم چندان به این ازدواج راضی نبود صحبت کردو برای اولین بار در این منطقه یک ازدواج اجباری با رضایت هر دو طرف لغو شد. گفته میشود از سال 1929 ازدواج کودکان در هندوستان آزاد اعلام شد وهنوز هم در بعضی مناطق و بخصوص در روستاهای فقیرنشین این مسئله همچنان رواج دارد و خانواده ها اقدام به ازدواج کودکان و نوجوانان زیر 18 سال می کنند. طبق آمار سازمان یونیسف 47 درصد زنان هندی زیر 18 سال ازدواج میکنند و 47 درصد ازدواج کودکان زیر 18 سال در دنیا در این کشور اتفاق می افتد.
سایت جبهه جهانی مستضعفین نوشت: گروهک تروریستی داعش، بوتیک لباس مردانه را در شهر قائم عراق افتتاح کرد.
سایت خبری "الدستور" مصر در اینباره گزارش داد، داعش، فروشگاهی از معروفترین برندهای پوشاک، عطر، ساعت و عینک مردانه را در شمال عراق راهاندازی کرد.
داعش چندی پیش نیز فعالیت نساجی خود را با شعار "از سوزن تا موشک" و با تولید لباس، پوشاک مدارس، لباس کودکان، پرچم، سربند و... آغاز و تصاویری از برخی مدلهای لباس تولیدی خود همراه با جواهرآلاتی با آرم و نشان داعش در شبکههای اجتماعی منتشر کرده بود.
سعید اوحدی، رئیس سازمان حج و زیارت با اشار ه به لغو سفر عمره تا اطلاع ثانوی اظهار کرد: با توجه به تعلیق عمره، سفر تعدادی از زوج های جوان که قصد داشتند مراسم عقد و ازدواج خود را در مکه مکرمه و مدینه منوره برگزار کنند، لغو شده است.
وی در ادامه افزود: براساس برنامه ریزیها، آن دسته از زوجهای جوان که به دلیل لغو عمره نتوانستند به سرزمین وحی اعزام شوند، می توانند با تمهیدات ویژه سازمان حج و زیارت و خارج از نوبت به عتبات عالیات مشرف شوند و مراسم ازدواج خود را در آنجا برگزار کنند.
اوحدی تصریح کرد: بر همین اساس، زوجهای جوان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر به دفاتر حج و زیارت استان های خود مراجعه کنند.
رئیس سازمان حج و زیارت یادآور شد: سفر به سرزمین وحی به علت بیحرمتی ماموران عربستانی به زائران ایرانی تا اطلاع ثانوی لغو شده است.